سه شنبه , ۴ ثور ۱۴۰۳
خرید فالوور اینستاگرام خرید لایک اینستاگرام

۱۹ موردی که هرگز نباید به کودکان خود گفت

Jennifer Eberhart

منبع: Care.com

کودک‌خبر، کابل: متاسفانه کودکان با یک کتابچه‌ راهنما به‌دنیا نیامده و تصور کنید اگر این طوری می‌بود، چه عالی می‌شد. والدین همیشه مرتکب خطا می‌شوند اما مشکلی ندارد.

یکی از دشوارترین آموزش‌ها برای والدین نحوه‌ی صحبت کردن‌شان با فرزندان‌شان است. یک حرف ساده می‌تواند پیام یا فکر نامناسبی را به فرزندان القا کند. ما حتی ممکن است متوجه نشویم اثر حرفی که به فرزندان خود گفته‌ایم تا چه‌ اندازه است. در این مقاله، نگاهی عمیق‌تر به عبارات پرکاربردی می‌اندازیم که در رابطه با فرزندان‌ خود به کار می‌بریم. همراه ما باشید، در این مقاله با ۱۹ موردی آشنا می‌شویم که هرگز نباید به کودکان بگوییم.

۱-به تو افتخار می‌کنم

دکتر پیک‌هارد، روان‌شناس، می‌گوید: «نباید چنین جملات تشویقی کلی‌ای را بدون دقت به کودک بگوییم. کودک با شنیدن این جمله، مسوولیت تامین احساس غرور والدین را بر دوش خود احساس می‌کند. پیام ضمنی این عبارت این است کاری که انجام دادی باعث می‌شود به وجود خودم افتخار کنم.»

به‌عقیده‌ی او، باید به‌جای آن بگوییم: «خوش به حالت.» بهتر است پدران و مادران اعتبار کار خوب را به کسی نسبت بدهند که آن را کسب کرده است، یعنی خودِ فرزند.

۲-کار عالی

کاری که فرزندتان انجام داده، شما را خیلی خوشحال کرده است؟ سوزان نیومن، روان‌شناس اجتماعی، توصیه می‌کند: «برای تشویق و افزایش عزت نفس، بسیار بهتر است روی چگونگی کسب موفقیت تاکید کنید. عباراتی مانند «کارت عالی بود»، «چه کودک باهوشی»، «تو بی‌نظیری» و ازاین قبیل عبارات، بعد از مدتی خنثی می‌شوند.» به‌جای این‌ها چه می‌توانیم بگوییم؟ مثلاً:

فرزند ما نمرات کارنامه‌ درخشانش را نشان‌ می‌دهد: «همه‌ی نمرات‌ تان را خیلی ‌خوب گرفتی. حتماً خیلی براش تلاش کردی.»

تیم ورزشی فرزند برنده می‌شود: «از پاسی که دادی تا دوستت بتواند امتیاز بگیره، خوشم آمد.»

فرزند ما نقاشی زیبایی کشیده است: «چه‌طوری این رنگ‌های قشنگ را برای نقاشی‌ات انتخاب کردی؟» یا «چطور این شکل را توانستی بکشی؟»

دکتر نیومن می‌گوید: «واکنش‌های این‌‌چنینیِ پدرومادر تفکر کودک را متوجه فرایند انجام کار و تلاش در جهت رسیدن به هدف می‌کند.»

۳-تو باید الگوی برادر کوچک‌ات باشی

کودکان بزرگ‌تر ممکن است به‌دلیل توجه بیشتری که احتمالاً نصیب کوچک‌ترها می‌شود، دست به بدرفتاری بزنند.

به آنها چه بگوییم؟ پیشنهاد کاترین کرسی، استاد تعلیم‌وتربیت، تحسین و تمجید فرزندان بزرگ‌تر است. به‌نظر او، باید به کودکان بزرگ‌تر بگوییم که وجودشان چقدر در زندگی خواهر‌ یا برادرشان مهم است: «چشم برادرت به توست، تو برایش الگوی خیلی خوبی هستی.»

۴- منتظر باش تا پدر/مادرت بیاید

چرا با گفتن این حرف مسوولیت را به دیگری انتقال بدهیم؟ خودداری در مشارکت برای تربیت فرزند در بسیاری از خانواده‌ها دیده می‌شود؛ در‌حالی‌که والدین در این مورد برابر هستند. نباید یکی از آنها مسوول سخت‌گیری باشد یا از او به‌عنوان تهدید استفاده شود. به‌عنوان پدر و مادر باید مانند گروه واحدی عمل کنیم.

به‌جای آن بگوییم: «یک هفته اجازه نداری بیرون بازی کنی، چون حرف بد زدی.» این تنبیه را هم به تأخیر نیندازید. بی‌درنگ اجرایش کنید.

۵-هیچ‌وقت نمی‌بخشم

حتی برای بهترین پدر و مادرها هم اتفاق می‌افتد: وقتی رفتار بدون ‌ملاحظه‌ای از کودک سر می‌زند، به‌سرعت واکنش نشان می‌دهیم و حرف‌هایی می‌زنیم که ممکن است واقعاً کودک را نابود کند. دکتر پیک‌هارد می‌گوید: «با این حرف، کودک احساس می‌کند از آنچه انجام داده تا ابد علیه او استفاده خواهد شد.»

او پیشنهاد می‌کند پدران و مادران ابتدا اوضاع را سبک‌وسنگین کنند: «کارت بد بود، اما راهی پیدا می‌کنیم که مشکل را حل کنیم و تمام کنیم.» در گرماگرم ماجرا به‌سادگی ممکن است حرفی عجولانه بزنیم. پس نفسی عمیق بکشیم و قبل از تصمیم‌گیری، صبر کنیم تا آرام شویم.

۶ـ مایه‌ی خجالت هستی

متخصصان چنین عبارتی را منفی می‌شمارند. پیک‌هارد معتقد است که کاربرد این عبارت باعث می‌شود تا کودک خود را «ننگ خانواده» بداند.

به‌جای آن بگوییم: «کاری که کردی احساس بدی برایم داده اما مثل همیشه خودت را خیلی دوست دارم.»

۷ـ نگران نباش، همه‌ چی درست می‌شود

اگر فرزندان ما از شنیدن اخبار ناگوار دچار پریشانی شوند، نباید سعی کنیم نگرانی آنها را نادیده بگیریم؛ بلکه باید مستقیماً درباره‌اش حرف بزنیم. به‌نظر دکتر نیومن، بهتر است برای او توضیح بدهیم که به‌عنوان پدر و مادر هر کاری بتوانیم، می‌کنیم تا آنها در امنیت باشند.

چه بگوییم؟ می‌گوییم: «پدر و مادر همیشه پیشت هستند و قراره برای مواقع خطرناکی مثل این یک برنامه بریزیم.»

۸- بده من انجام بدم

وقتی فرزندان ما نمی‌توانند برنامه‌ی درسی‌اش را به پایان برسانند یا در حل کارخانگی به مشکل برخورد می‌کنند، به‌راحتی بی‌قرار می‌شویم و می‌خواهیم خود ما آن را برعهده بگیریم.

درحالی‌که دکتر کرسی روشی را پیشنهاد می‌کند که همکاری بیشتری در آن احساس می‌شود؛ بهترین حرفی که می‌توانیم در این‌ مواقع بزنیم این است: «بیا با هم انجامش بدهیم.»

۹- گریه نکن

زمینه‌سازی برای این مهم است که کودک احساس خود را به‌جای انباشتن در خود، بروز دهد. باید به فرزندان خود کمک کنیم تا احساسات خود را بشناسند و صادقانه و بدون سرپوش گذاشتن با آنها رو‌به‌رو شوند. حتی اگر صدای گریه‌اش دیوانه‌کننده است، باید بدانیم که کودک ما آزرده است و نیاز به دلداری دارد.

به‌جای آن بگوییم: «می‌دانم ناراحتی که کیتی کوچ کرده، گریه‌ کردن مشکلی ندارد. همه یک وقتایی لازم دارند احساسات‌شان را نشان بدهند. بیا بغلت کنم.»

۱۰- در سن‌وسال تو به روابط جنسی فکر کردن مناسب نیست

والدین از رویارویی با پرسش اجتناب‌ناپذیر «بچه‌ها از کجا میایند» پیوسته نگران‌اند. سعی نکنید این پرسش را نادیده بگیرید یا بگویید «بزرگ‌تر که شدی برایت می‌گویم.»

دکتر ریک‌هارد پیشنهاد می‌کند که چنین جوابی بدهیم: «کنجکاوی در باره‌ی روابط جنسی، طبیعی است. به هر سوالی که داشته باشی جواب می‌دهم.» او اضافه می‌کند که لازم است آماده باشید تا بتوانید صادقانه و متناسب با سن کودک‌تان با او حرف بزنید.

۱۱- اگر تمام غذایت را بخوری، بعد می‌توانی شیرینی بخوری

همه‌ی ما این حرف را شنیده‌ایم. شیرینی‌ها می‌توانند آنقدر هوس‌برانگیز باشند که حتی بزرگ‌سالان گاهی آنها را جایگزین وعده‌ی اصلی غذا می‌کنند. اما سعی کنید از این خوراکی‌ها به‌عنوان جایزه استفاده نکنید. این کار برای کودک به این معناست که انواع دیگر غذا به آن خوبی نیستند.

در عوض بگوییم: «ما باید خوراکی‌های خوب بخوریم تا بدن‌ ما تقویت شود. وقتی سیر شویم، شکم برایت خبر می‌دهد و دلت می‌خواهد عصرانه سیب یا آلبالو بخوری.»

۱۲- اگر اتاقت را پاک نکنی، به حسابت می‌رسم

این عبارت مانند مورد شماره ۱۱، نمونه‌ای معمولی از «اگر…، پس…» است. البته جنبه‌ی تهدیدآمیز این عبارت آن را پرخاشگرانه‌تر هم می‌کند. باید از جمله‌بندی‌هایی که رنگ‌وبوی تهدید دارند خودداری کنیم. مثلاً: «یک کاری کنم که به حال خودت گریه کنی.»

درعوض بگوییم: «وقتی اتاقت تمیز شد، بعد می‌توانی بیرون بازی کنی.» دکتر کرسی تاکید دارد که باید جمله‌‌ی تان به حالتی مثبت اشاره داشته باشد.

۱۳- اگر خوب از خودت مراقبت کنی سالم می‌مانی

به‌خصوص اگر فرد بیماری در خانواده حضور دارد، چنین جمله‌ای برای کوچک‌ترهای حواس‌جمع سوال‌برانگیز خواهد شد.

درعوض بگوییم: «حتی آدم‌های سالم هم بیمار می‌شوند. ولی وقتی بیمار شویم، بدن قوی کمک می‌کند که حال‌ ما خوب شود.»

۱۴- مسایل مالی خانواده به تو ربط ندارد

مشکلات مالی در بسیاری از خانواده‌ها دایماً در جریان است. اگر در این میان جروبحثی پیش بیاید، کودکان خیلی زود متوجه این موضوع شده و نگران می‌شوند.

می‌توانیم به کودکان خود بگوییم: «مسایل مالی یعنی ما چطور پول به‌دست می‌آوریم و با او چه‌کار می‌‌کنیم. هر موقع که دوست داشتی، هرچه را که بلدیم برایت یاد می‌دهیم.»

۱۵- از تو ناامید شدم

شاید فرزندان ما در امتحانی قبول نشوند. به‌نظر پیک‌هارد، اگر بگوییم «از تو ناامید شدم»، چنین صراحت‌کلامی می‌تواند فرزندان ما را دچار این احساس کند که «از چشم پدر و مادر افتاده‌ و دیگر دوست‌داشتنی نیستند.»

به‌جای آن بگوییم: «من تکان خوردم، انتظارش را نداشتم.»

۱۶- افتضاح است، بدتر از این نمی‌شود

وقتی در زندگی دچار مشکل می‌شویم، تکرار چندباره‌ی چنین عبارتی از طرف ما می‌تواند کودکان را عصبی یا ناراحت کند و چه‌بسا نگرانی‌های تازه‌ای ایجاد کند. دکتر نیومن می‌گوید: «وقتی کلمات هراس‌آور و هیجانی بارها تکرار شوند، کودک را به این باور می‌رسانند که آن اتفاق ناگوار بارها رخ داده است.»

به‌جای آن بگوییم: «باور کردن هم‌چین فاجعه‌ای سخت است، اما اگر تو بخواهی درباره‌‌اش حرف می‌زنیم.»

۱۷- بیا این‌جا، همین حالا

به‌اعتقاد دکتر کرسی، برای دریافت پاسخ خواسته‌های ‌ما، بهتر است به فرزندان خود زمان بدهیم، نه این‌که دایماً عجول باشیم.

می‌توانیم بگوییم: «تقریباً وقت رفتن است. یک دقیقه لازم داری یا دو دقیقه؟»

۱۸- موقع کار همه‌اش پیش دست‌وپای منی

به‌خاطر انرژی همیشه‌ زیادِ کودکان، طبیعی است که سر راه ما قرار بگیرند.

به‌جای گفتن حرفی که نتیجه‌ای ندارد، می‌توانیم همان‌طور که دکتر کرسی توصیه می‌کند فرزندان خود را درگیر کنیم: کاری را که به‌سادگی از عهده‌اش برمی‌آید برایش تدارک ببینیم. مثلاً: «می‌توانی برایم کمک کنی و این بسته‌ها را بپیچی/ این نخ‌ها را گره بزنی؟»

۱۹-چون من می‌گویم

این عبارت احتمالاً یکی از تکراری‌ترین حرف‌های پدران و مادران است که به گوش کودکان‌شان می‌رسد؛ البته باید از آن اجتناب کنیم. این جمله قدرت زیادی دارد اما مشکلش این است که تمام کنترل را از کودک می‌گیرد. همیشه وقت نداریم که دلایل خواسته‌ی خود را برای کودک توضیح بدهیم. اما باید سعی کنیم به او زمینه‌ی بهتری برای درک چراییِ خواسته‌‌ی خود بدهیم. بهتر است او بداند چرا می‌خواهیم کاری را انجام بدهد یا از انجام کاری خودداری کند.

جایگزین عبارت بالا می‌تواند چنین حرفی باشد: «می‌دانم خیلی دلت می‌خواست این بعدازظهر تومی را ببینی. اما من امروز باید لحاف‌ها را بشویم و به کمک‌ات احتیاج دارم. نظرت چیست که فردا تومی را ببینیم؟» این رویکرد به کودک نشان می‌دهد که احساساتش مهم هستند و شما به حرف‌شان گوش می‌کنید.

 

مطلب پیشنهادی

منسوخ شدن ۱۴ افسانه در باره تغذیه نوزاد با شیر مادر

منبع: unicef افسانه؟ تغذیه با شیر مادر آسان است. #کودک‌خبر، کابل: کودکان پس از تولد …