نویسنده: زینب بازغ
کانکور برای بعضی افراد دَری است برای رسیدن به آرزوها و برای بعضیها کوهی از مشکلات.
هر گزینهای، بستهگی به دیدگاه خودمان دارد. اگر به این آزمون مانند یک موجود اجنبی دیده شود طبعاً عبور از آن نیز مشکل برانگیز خواهد شد اما اگر مانند پُل ارتباطی بر آن دیده شود، یک راه کوتاهمدت خواهد بود که با تلاش و پشتکار میتوان به سادهگی از آن گذشت؛ پس نخست دیدگاه خود را با این آزمون آنچنان باید بسازید تا گذشتن از آن برایتان با سهولت باشد.
از آنجاییکه آزمون کانکور مانند یک مانع بر سر راه هر جوانی قرار میگیرد و روز به روز تغییرات و تحولات در نحوه و طرح سوالات آن ایجاد میگردد، برای جوانان عبور از این بخشی از زندهگی، اندکی دُشوار شده است و جوانان تحت فشارهای روحی و ذهنی فراوانی در این مرحله از زندهگی قرار میگیرند؛ زیرا یک دانشآموز صنف دوازدهم باید تمام مضامین صنفوف دهم، یازدهم و دوازدهم را در ذهن خود داشته باشد که این روند را تا جایی چالش آفرین ساخته است. یک دانشآموز همزمان باید ذهن ساینسی و اجتماعی خود را به کار اندازد که چنین روش برای خیلیها ساده نیست. مثلاً: ذهن هر فرد، تواناییها و استعدادهای خاص و بالقوهی خودش را دارا است. دانشآموزی که مضامین ساینسی (الجبر، کیمیا و فزیک) را بهتر فرا میگیرد تا مضامین اجتماعی، باید برایش سهولت ایجاد گردد تا از همان استعدادیکه دارد، استفاده کرده و بر آزمون کانکور فایق گردد و همینگونه دانشآموزی که مضامین اجتماعی را خوبتر فرا میگیرد باید مرکز توجهاش مضامین اجتماعی باشد. اگر چنین برنامهای را وزارت معارف روی دست گیرد، خیلیها برای جوانان سهولت و آسایش خواهد بود. از جمله، دو نکتهی مهم آنرا بیان مینمایم:
۱- دانشآموزیکه در مسایل ساینسی، استعداد و توانایی دارد خیلی راحت میتواند بر رشتهی مورد علاقه خود راه یابد که خود به خود جوانان را تشویق به پیشرفت میکند.
۲- کاهش استرس و نگرانیهای کانکوریها، با این روش میتوان از استرس دانشآموزان بکاهیم
…
در قسمت بالا بر نکات مثبت این طرح پرداختم و حال میخواهم بر چگونهگی ایجاد این روش بپردازم.
زمانیکه دانشآموزان، دورهی متوسطه را به اتمام میرسانند و وارد دورهی لیسه میشوند، به دو گروپ تقسیم شوند. آنهاییکه مضامین اجتماعی را بهتر فرا میگیرند و آنهاییکه در مضامین ساینسی دست بالا دارند.
هر گروپ نظر به انتخاب خود، مرکز توجه خود را بالای مضامینیکه درک و فهم شان در آن بیشتر است، قرار دهند.
با توجه به این حالت، سه سال مکمل دانشآموزان دقت شانرا روی مضامینیکه برایشان به خاطر سپردناش ساده است، میگذرانند. این عمل به خودی خود میتواند دانشآموزان را ۵۰ فیصد آمادۀ آزمون کانکور بسازد. وقتیکه این سه سال به اتمام رسید، حالا دیگر این کمیته امتحانات کانکور است که دست به کار شود و دو گروپ از سوالات را مطرح بسازد و در زمان بایومتریک باید اسم گروپ (ساینس و اجتماعی) ذکر گردد تا در زمان توزیع اوراق امتحان، به مشکل بر نخورند و راحتتر به کار خود برسند.
اینگونه است که میتوان برای جوانان سهولت ایجاد کرد. گرچه دانشآموزیکه بخواهد از کانکور موفقانه عبور کند، دست به تلاشهای فراوانی میزند، از بیخوابی گرفته تا نرفتن به چکر ولی کمک وافر میتواند برای کانکوریها باشد.
وقتی این جملهی اخیر را نوشتم، احساس آن زمان که امتحان کانکور پیشرو داشتم، در وجودم زنده شد که علاقهمندم با شما در میان بگذارم:
«من در زمان دانشآموزیام – دور از مبالغه، از لیاقت و استعداد فراوانی برخوردار بودم و در درجه دوم سه سال متوالی قرار داشتم. در سال اخیر مکتب (۹) ماه مکمل را در یکی از آموزشگاههای معرؤف بنام روفی تحت نظر آقای ساحل یوسفزی آماده گی گرفتم. نامبرده استاد مهربان، لایق و همیشه حامی و ناجی شاگردان شان بودند. خیلی دوره به یادماندنی و همینطور مشکل بود. حتا روزهای جمعه هم باید روانهی آنجا میشدم. طبعاً این به نوع خود در جامعه مان پرسش برانگیز بود ولی بعضی اوقات باید حرف مردم را پشت گوش کرد. در آن زمان از تفریح و سیاحت تقلیل و آن را به صفر فیصد رسانده بودم. درس خواندنم خودش به تفریح مبدل شده بود. هر قدر که زمان اخذ آزمون کانکور نزدیکتر میگردید، نگرانی و اضطراب من نیز بیشتر و بیشتر میشد تا اینکه آزمون کانکور را به خوبی سپری نمودم و با اخذ ۲۵۵,۵ نمره توانستم در دانشکده اتومیخانیک دیپارتمنت الکترومیخانیک دانشگاه پولی تخنیک کابل راه یابم.»
در زندهگی هیچ گزینهای ناممکن نیست. همیشه خواستن، توانستن است. کافیست اراده نموده و اهداف خویش را مشخص کنید.
وقتی حالا متوجه میشوم، بسیاری نگرانیها و اضطرابها بیهوده بودهاند. وقتی تلاش و پشتکار داشته باشید آنچه میخواهید پیش چشمان تان ظاهر خواهد شد
اگرچه فعلاً شرایط به گونهای ناگوار و دلگیر شده که مطالعه و تمرکز خود را از دست دادهایم ولی بازهم ناامید، شیطان هست.
دست از امیدواری بر آیندهی درخشان تان بر ندارید. میگذرد این روزهای سیاه و دوباره با طلوع روشنی خواهیم خندید و بگوییم او… باورم نمیشود که آن روزهای تاریک و بیرونق را سپری نمودم.
من یقین دارم که راه درازی پیشرو داریم، امتحانات مختلفی را در مبارزه خواهیم گذراند، تنها چیزی که الان میدانم این است که نباید سکوت کنیم.
فراز باد دست خرد بر نادانی!