PH.D Thomas Lickona
منبع: Psychology Today
#کودکخبر، کابل: پدرها و مادرها در پرورش و ترتبیت فرزندان خود، دچار اشتباهات زیادی میشوند اما خبر خوب این است که این اشتباهات صد درصد قابل اصلاح و تغییر است. در این مقاله به سه اشتباه رایج والدین در تربیت و پرورش فرزند اشاره شده و امید است که تا اخیر این مقاله همراهی کنید.
اول: فراهمآوری چیزهای زیاد اما بدون توقع
در یک نظرسنجی تایم و سیانان، دو سوم مادران و پدران امریکایی گفتند که بهنظرشان، فرزندان خود را درست تربیه و پرورش ندادهاند. در بسیاری از خانوادهها معمول است که بزرگترها کار و تمامی ضرورتهای خانواده را برآورده میکنند، اما کودکان تنها مصرفکننده هستند و رفع ضرورتهایشان نیز به دوش بزرگترهاست. نتیجه آن بار آمدن آدم خودمحور مثل دو دختر جوانی است که هرگاه یکی از این دختران از خواهرش بخواهد که برود نان شب را درست کند، در جواب میگوید: «این کار مادر است.»
تحقیقات نشان میدهند کودکانی که کارهای منظم دارند و برخی از کارهای خانه را مطابق به سنوسال خود بدون دریافت حقوقی انجام میدهند و برای کمک به زندگی خانواده مسوولیتی را به پیش میبرند، نگرانی بیشتری برای دیگر اعضای خانواده در خانه و بیرون از خانه دارند، کمک این کودکان یک تفاوت و تغییرات واقعی ایجاد میکند. به این ترتیب، کودکان میآموزند که به فکر دیگران نیز باشند.
لازم نیست که کودک در برابر انجام کاری در خانه، معاش یا حقوق بگیرد، اما هدف این است که خود را یکی از اعضای خانواده و فرد مسوول به حساب بیاورد. از چیزهایی که برای کودکتان فراهم میکنید، به عنوان فرصتی برای آموزش بخشش و سخاوت استفاده کنید. از کودک خود بخواهید که داشتههای مالیاش را به صورت مساویانه داخل سه دخلک مصرف، بخشش و پسانداز نگهداری کنند. از او بخواهید که یک هدف خیرخواهانه که به آن اهمیت میدهد برایش تعیین کند و پولی که برای بخشش یا کمک به دیگران هزینه میکند را جمعآوری کند. به این ترتیب، او یاد میگیرد که کار و کمکاش در خانواده، اهمیت دارد و بالای دیگران تاثیرگذار میباشد.
دوم: با کودک خود دوست باشید نه یک آدم مقتدر
خیلی از مادرها و پدرها در رفتار با فرزندان خود خونسرد هستند و دوست دارند که فرزندانشان به آنان به عنوان یک «دوست» ببینند و رفتار مقتدرانه را نمیپسندند. جواب منفی دادن به کودکان، برای این مادرها و پدرها سخت است و اگر بخواهند فرزندانشان احترامانه کاری برای آنان انجام دهند، در حرفشنویی این کار با مشکل مواجه میشوند.
بیشتر بخوانید:
نصیحت بیش از حد مادران و ارایهی راهحلی از سوی پدران، اشتباهات جدی والدین در برخورد با فرزندان
شش اشتباه جدی رفتاری والدین که رشد شخصیت کودکان را تخریب میکند
۹حالتی که والدین به کودکان خود آسیب میرسانند ولی خودشان متوجه نیستند
چطور مسوولیتپذیری را به کودکان آموزش دهیم: ۹ راهکاری برای والدین
در مقابل، والدینی هستند که درک بهتری از نحوهی پرورش فرزند دارند. آنان بهخوبی میدانند که حداقل تا زمانی که کودکان به جایی برسند، صاحباختیار هستند. کودکان هم ملزم هستند از آنها حرفشنوی داشته باشند و به آنها احترام بگذارند.
نیمقرن مطالعه در باره فرزند پروری، سه سبک فرزندپروری را مشخص کرده است:
- اقتدارگرا و سختگیر: از بالا به پایین، با محبت کمتر، بدون ارایه دلیل و استدلال.
- آسانگیر: عشق و محبت زیاد به فرزند اما اقتدار کمتر؛ کودک حکمران است.
- متقدرانه: والدین، با اعتماد به نفس، بر رفتار کودکان مدیریت و کنترول دارند. قوانین و قواعد وضعشده از سوی والدین برای کودک ارزشمند است و از والدین حرفشنوی دارند. والدین مهربان و بامحبت هستند و بهشکل منطقی و معقول، دلیل انتظاراتشان از کودکان را به آنان توضیح میدهند، اگر کودکان دیدگاهشان را محترمانه مطرح کنند، گوشِ شنوایشان خواهند بود.
سوم: ناتوانی در ایجاد فرهنگ خانوادگی
فرهنگ خانوادگی شخصیت فرد را شکل میدهد. اگر بخواهیم کودکانما مهربان، مدب و باشخصیت باشند، نمیتوانیم به فرهنگسازی جوامع امروزی تکیه کنیم. شبکههای مجازی، دیدگاههای مادیگرایانه و تاکید بیشازاندازه بر مسایل جنسی از جمله شاخصههای فعالیتهای فرهنگی دنیای امروز ماست. اگر از کودکان خود غافل شویم، در معرض این پیامهای منفی قرار میگیرند و الگوهای نامناسبی پیدا میکنند. همین الگوها نقشی بنیادین در شکلگیری ارزشها و شخصیت آنان بازی خواهد کرد. در نهایت والدین به پسزمینه میروند و در تربیت کودک نقش فرعی پیدا میکنند. با اینحال، برای فرهنگسازی در خانواده باید مسایل ذیل را درنظر داشته باشیم:
- برای باورها، ارزشها و اصولی که برای خود و خانواده مشخص مینماییم، باید ثابتقدم و استوار باشیم و در عملی کردن آن هم نباید تردیدی به خود راه بدهیم. مثلاً اینکه دسترسی به شبکههای مجازی و نظایر آن، برای کودک حکم امتیازی را داشته باشد که گاهی اجازهاش را به کودکان میدهیم. نباید طوری باشد که کودک استفاده از آنها را حق خودش بداند. این میتواند یکی از قانونهای خانواده باشد. همینطور بهتر است راجع به مسایلی نظیر پورنوگرافی و ضررهای آن با کودکان صحبت کنیم و راهکارهایی برای دوری از اثرات بدِ این مسایل در اختیارشان قرار بدهیم.
- با کودکان خود ذهنیتی از خانواده مطلوب ایجاد کنید و بعد از آن با استفاده از چند جمله مشخص، هدف و ماموریتی را که این خانواده مطلوب دنبال میکند برای کودکان تعریف کنید. جملههایی که وظایف «ما» یا همان اعضای خانواده را مشخص میکند. این جملات میتوانند مثالهای خوبی باشند: «ما هم در گفتار و هم در رفتار خود مهر و محبت را نشان میدهیم»؛ «ما اگر باعث آزردگی خاطر کسی شویم، از او عذرخواهی میکنیم میکنیم و برای جبران آن تلاش میکنیم.»
- استفاده صحفات نمایشی مانند تلویزیون، موبایل، تبلت، لپتاپ و غیره را در خانه محدود کنیم. زمان و مکان مشخصی برای استفاده از این صفحات درنظر بگیریم. سپس از کودکان خود بخواهیم به این قانونِ استفاده از صفحات نمایشی احترام بگذارند. اگر لازم شد، کمی هم سختگیری کنیم. استفاده بیشازحد از این صحفات نمایشی فرایند صحبت و برقرار ارتباط مستقیم را کمرنگتر میکند. در نتیجه، برای حاکم کردن ارزشهایی که خود ما برای خانواده درنظر میگیریم به مشکل خواهیم خورد.
- صرف غذا در کنار یکدیگر، کتابخوانی قبل از خواب، جشنهای تولد و مراسمهای مختلف فعالیتهای مهمی هستند که میان ما و کودکان ارتباطی مناسب و قوی بهوجود میآورند. نباید از اهمیت اینها غافل شویم.
یک مطالعه در باره خانوادههایی که الکول مصرف میکردند، نشان داد که کودکانی که در خانوادههای که دارای ارتباط قوی و با اصول خانوادگی بزرگ میشوند، این کودکان در بزرگسالی کمتر دچار مشکلاتی از قبیل «کودکان بزرگسال مصرفکننده الکول» میشوند.
بنابراین، کودکان خود را بیمسوولیت بار نیاورید و طوری نباشد که هرچه آنان خواستند شما انجام بدهید، با سپردن مسوولیتهای مختلف به کودکان در خانه شروع کنید. آنها از همان ابتدا باید بدانند که زندگی کار، تلاش و زحمت است که به آن معنی میدهد.
کودکان در سنوسال پایین شاید متوجه مسایلی نباشند. در خانه با وضع قوانین و در دست گرفتن اختیار امور میتوانیم به آنها کمک کنیم در مسیر درست حرکت کنند. گاهی کمی سختگیری بد نیست، اما از مهر و محبت ورزیدن به کودکان هم نباید غافل باشیم.