پنج نوع اختلالی که زبانآموزی برای کودکان دشوار میسازد
#کودکخبر، کابل: زبان وسیله بیان عقاید و نظرات است که به کمک علایم و برطبق قواعد دستور زبان و علم معنی بهکار میرود. زمانی زبان دچار نقص و نارسایی میشود که بهگونهای صحبت کردن برخلاف قواعد دستوری باشد یا غیرمفهوم بوده و یا از نظر شخصی و فرهنگی مطلوب نباشد. یا اینکه دستگاه صوتی مورد سوءاستفاده یا بد زبانی قرار گیرد.
کودک معمولاً در حدود سیزده ماهگی اولین کلمات را بر زبان میراند و حدود هجده ماهگی تا دو سالگی اولین جملات ساده و ابتدایی را میسازد. به تدریج قادر به سخن گفتن و بیان نظریات خود و درک مطالب خود و درک مطالب و مفاهمی که در صحبت دیگران نهفته است، میشود.
هرگاه کودک در حدود سنین فوق به طور طبیعی و عادتی نتواند در بیان مقصود خود از کلمات و جملات مناسب استفاده نماید و همچنین مشکلاتی در فهم مطالب داشته باشد و یا به عبارت دیگر دیر زبان باز کند، احتمالاً از نظر گویایی یا قدرت تکلم دچار نارسایی و اختلالاتی است.
- عقبماندگی ذهنی و تاخیر در مهارتهای زبانی
بعضی از کودکان در زمانی که انتظار میرود، بهطور طبیعی قادر به گفتن کلمات و یا ساختن جملات و سخن گفتن نیستند. به احتمالای دچار عقبماندگی هوشی میباشند. برای آنکه کودک قادر به تکلم باشد باید از میزان لازم بهرههوشی برخوردار باشد. کودکانی که دچار عقبماندگی شدید ذهنی هستند، معمولاً فقط برای بیان خواستههای خود از گریه، فریاد و صداهای نامفهوم استفاده میکنند.
بیشتر بخوانید:
صحبت کردن هنگام خواب، قدرت تکلم کودکان را شش برابر افزایش میدهد
کودکانی که تأخیر گفتاری دارند، بیشتر بدخُلقی میکنند
مشکل لکنت زبان در کودکان ۳ تا ۶ سال و راه حل آن
راههای آسان گسترش ذخیره واژگان کودکان نوپا
روشهای موثری که میتوان به رشد گفتاری کودکان کمک کرد
- اختلالات عاطفی
گاهی اوقات تاخیر زبان و یا رسایی تکلمی در کودکان، منشاء عاطفی و هیجانی دارد. این نوع اختلال معمولاً به دلیل هیجانات شدید و ضربهها و یا شوکهای عاطفی در کودکان عارض میگردد. این قبیل اختلال تکلمی را گاهی نیز لالی عاطفی یا سکوتمرضی میگویند. احتمال وقوع اینگونه نارسایی در میان کودکانی که در محیط پُرتنش و یا مناطق جنگی قرار دارند و در معرض انفجار پی در پی هستند، بیشتر است.
- اختلالات تکلمی و ضایعات مغزی عصبی
گاهی براثر ضایعات مغزی و صدمات وارده بر سلسله اعصاب مرکزی، کودک فاقد توانایی سخن گفتن میشود. این قبیل کودکان همواره دارای مشکلاتی در زمینه خواندن، هجی کردن، حساب کردن، اشاره و صحبت کردن میباشند. ممکن است کودک دچار گیجی و بیقراری هیجانی شده و قادر به خاطر آوردن کلمات معمولی نباشد و یا به غیر از راهنماییهای بسیار ساده هیچ مطلب دیگر را متوجه نشود. از ویژگیهای بارز این قبیل کودکان حالت دمدمی بودن آنها است. از لحظهای به لحظه دیگر یا روزی به روز دیگر تغییر میکنند. از آنجایی که اختلال تکلمی فقط یکی از نتایج احتمالی ضایعات مغزی است، در واقع اگر بخواهیم نمونههای کاملاً صحیحی از اختلال گویایی را که منشاء آن ضایعات مغزی است، در خُردسالی تشخیص دادهه و ارایه دهیم تقریباً غیرممکن خواهد بود.
- اختلال دستگاه صوتی
در بعضی موارد اختلالات دستگاه صوتی موجب نارساییهای تکلمی میشود. تقریباً یک نفر از هر هزار کودکی که متولد میشوند، به نحوی دچار نقیصهای در سقف دهان و یا در لب بالایی میباشند. کودکان مبتلا به چنین اختلالاتی معمولاً از تلفظ کامل کلمات عاجز بوده و غالباً حروف را به جای یکدیگر بهکار میبرند. آنها معمولاً در اصطلاح داخلدماغی و با خرخر صحبت میکنند.
- اختلال شنوایی
نارساییهای تکلمی که منشاء آنها اختلالات شنوایی است، معمولاً متاثر از حداقل سه ویژگی خاص از اختلالات شنوایی است. این ویژگیها عبارتاند از سن وقوع نقص شنوایی، میزان و نوع اختلالات شنوایی. چنانچه وقوع اختلالات شنوایی به میزان ضعیف قبل از سن به سخن آمدن کودک باشد، ممکن است موجب تاخیر در صحبت کردن کودک گردد. چنانچه شنوایی به میزان ضعیف بعد از رشد طبیعی کودک در صحبت کردن باشد، ممکن است چندان تاثیری در صحبت کردن کودک نداشته باشد.
در صورتی که وقوع اختلال شنوایی به میزان متوسط ویا خیلی زیاد، قبل از یادگیری زبان باشد، تاثیر بسایر شدیدی بر رشد طبیعی زبان کودک میگذارد و ممکن است سبب شود که کودک بدون استفاده از برنامههای مستمر و دایمی ویژه گفتار درمانی هرگز قادر به رشد زبان و صحبت کردن نشود. اگر چنین اختلالاتی به همین میزان بعد از تحصیل زبان و صحبت کردن فرد عارض شود، ممکن است تنها تاثیر کمی در کیفیت او گذارده و تغییراتی در تُن صدا و ادای کلمات ایجاد گردد. کودکان سخت شنوا نیز ممکن است در تحصیل مهارتهای زبانی دچار اشکال شوند و در تلفظ و ادای صحیح کلمات مشکلاتی داشته باشند.