شنبه , ۲۹ ثور ۱۴۰۳
خرید فالوور اینستاگرام خرید لایک اینستاگرام

تربیت جنسی کودکان چیست و چرا و چگونه کودکان را تربیت کنیم؟

 

زهره‌ راسخ

با ورود پسرم به کودکستان نگرانی‌های من به عنوان یک مادر بیشتر شد. در واقع ورود فرزندم به جامعه‌ای بزرگ‌تر و برخورد با افراد مختلف بزرگ‌سال و خردسال با هر سطح فرهنگ، تفکر و دانشی، فکر مرا به خودش مشغول کرده بود. یکی از دغدغه‌های من در آن روزها و البته این روزها مساله تربیت جنسی پسرم بود و هست.

شاید بتوان گفت اخبار و پیام‌های خیلی بد و ناراحت کننده‌یی که در رابطه با این موضوع از گوشه و کنار کشور به واسطه فضای مجازی می‌دیدم و می‌خواندم. این گفته‌ی متخصصین که یکی از دلایل و شاید مهم‌ترین دلیل این اتفاقات، عدم وجود دانش و آگاهی کافی والدین در تربیت جنسی فرزندشان و برخورد نامناسب با او در این زمینه است، نگرانی و به دنبال آن احساس نیاز به کسب آگاهی و دانش در این زمینه را در من بیشتر کرد.

حالا پسر کوچک من بزرگ شده و به مکت می‌رود. در مکتب او علاوه بر پرسونل، افراد زیادی به دلیل نگهداری از مکتب و مسایل دیگر در مکتب رفت و آمد دارند. همین موضوع باعث شد در روزهای اول با مدیر مکتب صحبت کنم و در مورد امنیت مکتب به دلیل رفت و آمد افراد غیرپرسونل اطمینان حاصل کنم. درخواست والدین باعث شد مدیریت مکتب به نصب چند دوربین مدار بسته در قسمت‌های مختلف مکتب اقدام کند.

من چه کردم

برای رهایی از نگرانی‌هایم و البته کسب آگاهی باید کاری می‌کردم.

در مرحله اول تصمیم گرفتم دنبال کننده جدی این فجایع و اخبار دقیق و جزیی مربوط به آن نباشم. این تصمیم تا حد زیادی از نگرانیم را کم کرد و کمک کرد واقع بینانه‌تر با موضوع برخورد کنم.

دومین اقدام خریدن چند کتاب کودکانه و متناسب با سن پسرم در مورد شناخت اعضای بدن، اندام‌های خصوصی و توانایی و مهارت نه گفتن بود.

سومین قدم هم برنامه‌ریزی برای یک مطالعه مستند و علمی در مورد آموزش و تربیت جنسی کودکان برای افزایش آگاهی و دانش خودم بود.

متاسفانه تحقیقات زیادی در این زمینه انجام نگرفته بود. در کشور ما هنوز تربیت جنسی کودکان یه تابوست.

یکی از کتاب‌هایی که در این زمینه خواندم و خیلی به من کمک کرد کتاب «تربیت جنسی کودکان» (آشنایی با مراحل رشد جنسی کودکان) نوشته‌ی رگینا فینکه بود.

کتاب بیان ساده و روانی دارد و از مثال‌های ملموس و قابل فهمی استفاده کرده است. چیزی که در این کتاب خیلی به آن تاکید شده بود داشتن یک رابطه صمیمانه و نزدیک بین بچه‌ها و پدر و مادر، وقت گذرونی آن‌ها با هم، بازی کردن والدین و بچه‌ها، توجه به احساسات بچه‌ها، آشنایی کودکان با بدن‌شان، دوست داشتن بدن‌شان و تقویت مهارت نه گفتن در بچه‌ها بود. کتاب دیگری که در این زمینه خیلی کمک کننده هست و مطابق با فرهنگ کشور ما هم نوشته شده کتاب سلامت جنسی در کودکان و نوجوانان، نوشته‌ی علی کریمی است.

تربیت جنسی چیست؟

در باور عموم با شنیدن این عبارت بخاطر وجود کلمه «جنسی» ممکن است بار منفی ایجاد شود و تصور کنید که منظور از تربیت جنسی فقط آموزش مسایل مربوط به روابط جنسی است. در حالی‌که با تربیت جنسی در اصل، شناخت اعضای بدن، اندام‌های جنسی، حریم خصوصی و مراقبت از بدن را به کودکان‌ ما یاد می‌دهیم.

از کدام سن تربیت جنسی را شروع کنیم؟

چه بپذیریم و چه نپذیریم دنیای کودکی ما با دنیای کودکی فرزندان‌ ما تفاوت زیادی دارد، زمانه‌ای که فرزند ما در آن رشد می‌کند عصر اطلاعات، تکنالوژی و سرعت و بچه‌ها متاسفانه خیلی زود وارد این دنیای پر رمز و راز و حتی احتمالا آلوده (در صورت نداشتن آگاهی) می‌شوند. بنابراین تربیت جنسی باید از همان ابتدای کودکی، متناسب با سن کودک آغاز شود و آموزش‌ها و اطلاعات لازم در اختیار آن‌ها گذاشته شود. سپس این آموزش‌ها تا سنین بلوغ و نوجوانی ادامه پیدا کند. لازم است تبدیل کردن پوشک نوزاد در مکانی خصوصی و نه در جمع خانواده و دوستان انجام شود. در واقع با این کار از همان ابتدا مفهوم اندام خصوصی را به کودک و دوستان و آشنایان نشان می‌دهیم. همان اندازه که نسبت به حریم خصوصی افراد بزرگ‌سال، حساسیت وجود دارد باید نسبت به حریم خصوسی کودکان نیز حساس باشیم.

نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که لازم است در هر دوره متناسب با سن کودک، به میزان مورد نیاز او و هم‌چنین با در نظر گرفتن شرایط پذیرش و درک او، این آموزش‌ها انجام بگیرد. لازمه‌ی این کار هم، داشتن یک رابطه‌ی صمیمانه و نزدیک با فرزندان مان و کمک گرفتن از افراد آگاه در این زمینه است.

بین ۳ تا ۶ سال

کودک در این سن باید اعضای بدن خود را بشناسد، درک درستی از تولد خود، همین‌طور حریم خصوصی و اندام‌های خصوصی داشته باشد. هم‌چنین مفهوم راز را به بیان ساده و قابل فهم بداند.
یاد ما باشد که یکی از اولین اصول آموزش حریم خصوصی به فرزندان‌ ما، آموزش مستقل رفتن به دستشویی حداکثر تا چهارونیم سالگی است. یعنی کودک قبل از رسیدن به این سن لازم است بتواند به تنهایی و بدون کمک به دستشویی برود، خود را بشوید، لباسش را بپوشد و از دستشویی خارج شود.

نمی‌توانیم حریم خصوصی را برای کودک توضیح داده باشیم، اما کودک ۵ یا ۶ ساله‌ی ما در زمان دستشویی رفتن توسط ما به عنوان پدر و مادر یا توسط مربیان کودکستان یا اعضای فامیل در نبود ما، شسته شود. این یعنی رعایت نکردن حریم خصوصی کودک، یعنی زیر سوال بردن آموزه‌های تربیتی ما، یعنی اجازه لمس اندام‌های خصوصی کودک توسط دیگران است.

در این سن آرام آرام و در شرایط مناسب به فرزند خود می‌گوییم که زنان سه اندام خصوصی (اندام خصوصی، باسن و سینه) دارند و  مردان دو اندام خصوصی) اندام خصوصی، باسن.)

دو قانون مهم درباره اندام خصوصی وجود دارد:

یک: هیچ کس اجازه ندارد اندام خصوصی ما را لمس یا نگاه کند. این لمس و نگاه‌ها، لمس و نگاه پر خطر هستند. به‌جز داکتر و والدین آن هم در زمان معاینه.

دو: ما اجازه نداریم به اندام خصوصی کسی نگاه کنیم یا آن را لمس کنیم.

چیزی که در این سن اهمیت دارد آموزش گزارش دادن به کودکان است. کودکان در زمان‌های خطر، قدرت کم‌تری دارند. معمولاً آنها توانایی متوقف کردن شخص متجاوز را ندارند. لازم است به آنها اطمینان بدهیم که اگر کسی قوانین اندام خصوصی را زیر پا گذاشت، تقصیر آنها نیست.  مهم‌ترین وظیفه آنها در این شرایط، گزارش دادن به نزدیک‌ترین بزرگ‌تر مثل مادر، پدر، معلم یا مادر کلان و پدرکلان است.

در شرایط مختلف از کودک بپرسیم اگر کسی خواست قوانین اندام خصوصی را بشکند ما باید چیکار کنیم؟

سن ۶ تا ۹ سالگی

پدر و مادر در این سن باید دقت لازم و کافی را در مورد آگاهی‌های مورد نیاز فرزندشان داشته باشند چون با ورود کودک به مکتب و ارتباط با افراد مختلف ممکن است اطلاعات نادرستی کسب کنند.
کودکان در این بازه‌ی سنی باید درک درستی از تولید مثل گیاهان و حیوانات داشته باشند، از تفاوت‌های بین دو جنس آگاه باشند و اندام‌های جنسی را به درستی و به جا استفاده کنند. ما مناسب‌ترین کلمه را برای اندام‌های خصوصی زنانه و مردانه اندام خصوصی (به جای آلت تناسلی)، باسن و سینه می‌دانیم.

در این سن نیز همان قوانین ثابت در دوره سنی ۳ تا ۶ سال را داریم اما در این سن می‌توانیم آنها را قاطعانه‌تر بیان کنیم و درباره یک قانون جدید دیگر هم با آنها صحبت کنیم.

اول: هیچ‌کس اجازه ندارد اندام خصوصی تو را لمس کند یا نگاه کند.

دوم: ما اجازه نداریم اندام خصوصی کسی را نگاه کنیم یا لمس کنیم حتی اگر خود او به ما اجازه دهد.

سوم: هیچ کس اجازه ندارد از اندام خصوصی تو عکس بگیرد و یا عکس اندام خصوصی دیگران یا خودش را به تو نشان بدهد.

سن ۹ تا ۱۳ سالگی

کودکان در این سنین باید درک درستی از جنسیت به عنوان بخشی طبیعی از زندگی داشته باشند. با روند تولید مثل و سوء استفاده جنسی آشنایی داشته باشند و با تغییرات جنسی و هورمونی دوران بلوغ آشنا باشند.

اندام‌های خصوصی کودکان را چه بنامیم؟
از همان ابتدا لازم است که اندام‌های خصوصی را نیز مانند سایر اندام‌ها و اعضای بدن به کودکان‌ ما معرفی کنیم. کودکان باید بدانند اعضای جنسی‌شان درست مانند دست، پا، گوش، چشم و دیگر اعضای بدن هستند و تنها تفاوت‌شان در خصوصی بودن آنهاست. یعنی اندامی که ما آنها را با لباس زیر می‌پوشانیم و اجازه نمی‌دهیم کسی به آنها دست بزند یا آنها را ببیند. این کار به کودکان یاد می‌دهد که اعضای جنسی هرچند خصوصی هستند ولی به راحتی می‌توان در مواقع لزوم در مورد آنها حرف زد. بنابر این نتیجه می‌گیریم که استفاده از کلمات ساختگی ممنوع است.  در فرهنگ ما بهترین کلماتی که می‌توان استفاده کرد، اندام خصوصی زنانه و اندام خصوصی مردانه است.

واکنش‌ها در برابر پرسش‌های جنسی کودکان

در برابر سوال‌های جنسی کودکان، از سرزنش، تنبیه یا توهین کردن پرهیز کنیم و این سوالات را جزیی از روند رشد کودک خود بدانیم و سعی کنیم با توجه به سن کودک جواب قابل فهمی یعنی صحیح، کوتاه و دقیق به آنان بدهیم. قرار نیست همه جواب‌ها به توضیح رابطه جنسی ختم بشود، پس اصلاً نگران نباشیم! گاهی وقت‌ها با پرسیدن یه سوال ساده از خود کودک مثلاً «تو در این باره چی فکر می‌کنی؟» کاملاً می‌فهمیم که منظور کودک از این سوال دقیقاً چیست و تا کجا باید جواب بدیم.
نحوه‌ی جواب دادن ما به سوالات جنسی فرزندان ما ارتباط مستقیم با سن کودک دارد ولی هیچ وقت نباید از جواب دادن طفره رفت یا پاسخ اشتباه، غیرواقعی و تخیلی داد.

تجربه شخصی من

یادم است وقتی پسرم سه ساله بود از من پرسید: «مادر! من چطوری به دنیا آمدم؟» من گفتم: «در شکم من بودی، بزرگ شدی و به دنیا آمدی». یعنی کوتاه، مختصر و واقعی. او با این جواب من قانع شد و چیز دیگری نپرسید. اما وقتی تقریباً پنج سالش بود دوباره این سوال را پرسید و من همان جواب قبل را دادم ولی این بار نپذیرفت و در جوابم گفت: «این را می‌دانم، من را چطوری در دلت گذاشتی که بعداً به دنیا آمدم؟»
اینجا بود که من جوابی مناسب سن کودک پنج ساله‌ام نداشتم، در جوابش گفتم: «عزیزم می‌توانم بعداً جواب سوالت را بدهم»، پذیرفت. به مشاوری که همرایش در ارتباط بودم پیام دادم، ایشان من را راهنمایی کرد، منتظر نشدم که پسرم دوباره یک روزی این سوال را از من بپرسد، من از او وقت خواسته بودم و او پذیرفته بود. بنابراین با برداشتن یک گام تربیتی پسرم را صدا کردم و جواب سوالش رو این‌طوری دادم: تو اول یک موجود کوچک اندازه یک نقطه در دل مادر بودی، بعد که من و پدرت تصمیم گرفتیم بچه‌دار شویم، تو کم کم در دل مادر بزرگ شدی. پسرم تا همین جای داستان تولدش را پذیرفت ولی من با راهنمایی مشاور می‌دانستم که اگر در این سن در مورد علت حضور پدر بپرسد، می‌توانیم برایش بگویم که یک نقطه کوچک هم در شکم بابا بود و این دو تا خیلی احساس تنهایی می‌کردند رفتند پیش هم و باهم دوست شدند.

به توصیه مشاور شکل آن دوتا موجود را هم می‌توانستم برایش بکشم. هرچند که با همان قسمت اول جواب قانع شد. حالا هم به این مساله کاملاً واقفم که اگر در سن پیش از دوره لیسه مجدداً همین سوال را از من بپرسد دیگر این جواب را نمی‌پذیرد و من باید جواب مناسبی برایش داشته باشم.
همه‌ی‌ ما با سوال‌هایی از این دست با بیان‌های متفاوت از طرف کودکان ما مواجه شدیم، چیزی که باز هم روی آن تاکید می‌کنم و مهم است که در کنار رفتار مهربانانه در برابر سوال کودکان ما، جواب‌های ما باید دقیق، واقعی و کوتاه باشد.

ما به عنوان پدر و مادر باید بدانیم که سوال‌های جنسی کودک ما نشان از کنجکاوی و تکامل طبیعی اوست، در پاسخگویی به این سوال‌ها نگران نباشیم و یا این‌که خدای نکرده سوالات‌شان را بی جواب نگذاریم. چون در این صورت از راه‌های دیگه‌ای به دنبال جواب سوال خود می‌گردند که ممکن است به جواب‌های نادرست و غلطی برسند که خود زمینه‌ساز مشکلات و انحرافات بعدی بشود. اما اگر واقعاً جواب سوالش را نمی‌دانیم، صادقانه به او می‌گوییم: «نمی‌دانم اما تلاش می‌کنم پاسخی برای سوالت پیدا کنم و از یک مشاور یا کتاب کمک می‌گیریم.»

تربیت جنسی کودکان در عین‌حال که ساده و راحت است، اما در عین حال بسیار گسترده هم هست. ما تنها با خواندن یک مقاله یا یک کتاب نمی‌توانیم پاسخی برای همه آنچه که نیاز فرزند ما هست بیابیم. اما این را می‌دانم که باید تلاش کنیم. برای ندانستن، آگاه نبودن و انجام ندادن آنچه به طور علمی اثبات شده به دنبال پیدا کردن بهانه و توجیه نباشیم.

اگر می‌خواهیم گامی در جهت رشد و پرورش کودکی که مسوول به دنیا آمدنش هستیم برداریم، باید همه توان خود را بکار گیریم و تمامی بهانه‌ها را کنار بگذاریم. این به این معنا نیست که خود ما، همسر و علاقه‌مندی‌های ما را فراموش کنیم، بلکه باید برنامه‌ریزی کنیم، مطمیناً کودکی منطقی، قانونمند، مستقل و خلاق زمان کم‌تری از ما را برای سر و کله‌زدن با خودش می‌گیرد.

یک مورد جالب که از مادران و پدران زیادی شنیده‌ام و به تربیت جنسی هم مربوط میشود. مساله جدا کردن مکان خواب کودک‌شان، تقریباً تمام متخصصین تعلیم و تربیت کودک بر روی این موضوع اتفاق نظر دارند که: کودک باید از شش ماهگی در اتاقی مستقل خوابانده شود. حتی امروزه آنها اشاره می‌کنند با پیشرفت تکنالوژی و وجود ابزارهای هشدار دهنده‌ای که می‌توان در اتاق کودک و اتاق والدین نصب کرد، دیگر جای هیچ نگرانی و بهانه‌ای نیست.

پدران و مادران با دلایلی از قبیل این‌که ممکن است فرزندان‌شان از خواب بیدار شوند، صدا بزنند و آنها متوجه نشوند، مریض شوند، تب کنند، از تخت بیفتند و.. تا دو سالگی این کار را به تعویق می‌اندازند. در دو سالگی کار سخت‌تر اما شدنی است.

 

مطلب پیشنهادی

افغانستان در جمع بدترین کشورها برای کودکان قرار گرفت

یک سازمان حامی حقوق بشر هشدار داده که حدود یک میلیارد کودک در معرض «خطرات …