#کودکخبر، کابل: کودکان جاپانی بهخاطر روش تربیتی خاصی که دارند، بیمانند هستند. آنها قانونمند و مؤدب هستند و رفتاری دوستانه و محبتآمیزی دارند. پدر و مادرهای جاپانی اصول خاصی در تربیت کردن فرزندانشان دارند و میتواند برای دیگر پدران و مادران الهامبخش باشد.
در جاپان روابط مادر و فرزند بسیار نزدیک و قوی است. مادر و فرزند کنارهم میخوابند و مادر هنگام بیرون رفتن همیشه کودک را همرای خود میبرد. در گذشته مادران جاپانی از پارچهی برای بستن کودک به خود استفاده میکردند. ارتباط میان مادر و فرزند در جاپان بسیار عاطفی و محبتآمیز است. مادران تمام کارهایی را که کودکان انجام میدهند، میپذیرند و به آنان به عنوان یک کودکی بدون نقص و کامل نگاه میکنند.
یکی از قوانین اصلی والدین جاپانی این است که کودک تا پنج سالگی حق دارد هرکاری که دلش میخواهد انجام دهد. از نظر کشورهای دیگر این کار افراط است، اما در جاپان کودک با این روش تربیت درک میکند که فرزند خوب و مقبولی است. در تحقیقی که دانشمندان آمریکایی و جاپانی در رابطه با روش تربیت تشویقی فرزند و رفتار فرزندان انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که نگرش مثبت والدین نسبت به کودک رفتارهای مشکلساز در کودک را کاهش میدهد.
سیستم تربیت فرزند در جاپان
براساس سیستم تربیت فرزند در جاپان، کودکان تا قبل از پنج سالگی کامل، از پنج تا پانزده سالگی مطیع و در پانزده سالگی با والدین برابر هستند. اما، در بسیاری از کشورها این روش تربیتی اشتباه تلقی میشود. فلسفه و هدف این روش تربیتی، پرورش عضوی از جامعهای است که در جامعه منافع شخصی مهمترین چیز نیست. در واقع والدین جاپانی اشخاصی را تربیت میکنند که بتوانند اهدافشان را پیدا کنند و در عینحال، ارزشهای خود را بیارزش تلقی نکنند.
در مرحله اول، والدین عشق بیانتهای خود را نثار کودکان خود کرده و از آنان مراقبت میکنند و عشق والدین جاپانی نسبت به کودکانشان پایانی ندارد. کودکان جاپانی یاد میگیرند که با قوانین جامعه زندگی کنند و اهداف خود را در نیا پیدا نمایند. چون رابطه مادر و فرزند در جاپان خیلی قوی است، کودکان سعی میکنند تا تمام تلاش خود را به کار بگیرند تا والدین خود را ناامید نکنند.
در مرحله دومی، کودک عضو کاملی از جامعه میشود و خانواده در درجه اول اهمیت قرار دارند. در جاپان تربیه و پرورش کودک بیشتر به عهدهی مادران است و مادران زمان بیشتری با کودکان خود میگذرانند. جاپانیها به این باورند که کودک نباید تا قبل از سه سالگی به کودکستان فرستاده شود. جاپانیها هیچگاهی پرستار کودک استخدام نمیکنند و یا کودک را نزد پدر کلان و مادرکلان نمیفرستند. اما، کودک وقت زیادی را با والدین و پدرکلان و مادرکلان خود میگذراند و رابطهیشان با خانواده بسیار گرم و صمیمی است. در جاپان خانوادهها از همدیگر حمایت میکنند.
در آزمایشی که روی مادران جاپانی و اروپایی انجام شده است، از آنان خواستند تا یک اهرام بسازند. مادران جاپانی ابتدا خودشان یک اهرام را ساختند و سپس از کودک خواستند تا اهرام را بسازند. اگر کودک اشتباه میکرد، به او کمک میکردند تا دوباره اهرام را بسازند. اما، مادران اروپایی ابتدا به کودک روش ساختن اهرام را به کودک توضیح میدادند سپس از کودک میخواستند اهرام را بسازند. مادران جاپانی از قانون «مثل من انجام بده» پیروی میکردند، اما مادران اروپایی بدون نشان دادن نمونه از کودک میخواستند هرکاری را خودشان انجام دهند.
مادران جاپانی کودک را مجبور نمیکنند که هرکاری را مثل آنها انجام دهد. آنها در واقع با نشان دادن نمونه، روش کار را به کودکان نشان میدهند.
توجه به احساسات
برای اینکه به کودک نشان دهیم که چگونه در یک جامعه زندگی کند، باید احترام به احساسات و عواطف دیگران را به او بیاموزیم. مادران جاپانی به احساسات کودکان احترام میگذارند و به کودک یاد میدهند تا احساسات دیگران را به خوبی درک کنند. به عنوان مثال، وقتی کودکی تلاش میکند تا یکی از اسباببازیهای خود را بشکند، مادر میگوید: «این اسباببازی بیچاره از ناراحتی گریه میکند.» اما، مادر اروپایی کودک را سرزنش کرده میگوید: «بس است، این کار بد است!»
جاپانیها مدعی نیستند که روش تربیتی آنها بهترین است و امروزه ارزشهای غربی نیز تاثیر زیادی بر رسم و فرهنگ آنان گذاشته است. اما، یک سلسله ارزشها مثل نگرش محبتآمیز و آرامبخش نسبت به کودک هرگز تغییر نخواهد کرد.