نویسنده: فریبا همدوش
انسانها عجول اند. هرچه انسان، عالم و چیز فهم باشد احتیاج به یک گوشزد دارد. داور و قاضی اصلی الله تعالی است. این را بهیاد باید داشت که هر قدیسی، گذشتهای دارد و هر گناهکاری هم آیندهای! شخصی در یک شب توبه میکند و توبهاش پذیرفته میشود و هدایت یافته و تو با قضاوت کردنش خود را گناهکار نمودهای عزیزم.
وقتی شخصی را دیدی که کج راه میرود یا میلنگد چند دقیقه با کفشهای او راه برو. برو و آن کفشهایش را بپوش و با آن مسیر را طی کن که آن شخص مقابل طی کرده است؛ آنگاه خواهی دانست که چقدر آن کفشهایش سنگین است. باید دانست که گاهی قضاوت دیگران مسیر زندگیاش را تغییر منفی میدهد. چه زیبا گفته شده است که سخن در بند و اسیر توست تا آنگاه که سخن به زبان نیاوردی اما آن وقت که سخن گفتی و آزادش کردی، تو در بند سخنی هستی که گفتهیی. مثل اینکه سنگی را پرتاب کنی، دوباره وقت برگشت آن را نداری؛ درست مثل سخنی که از دهن انسان خارج شد و بر نمیگردد. آن سخن زهرش را چکاند و مثل آن سنگ دوباره بر نمیگردد چون سخنانی را که ما میگوییم دارای چارجهای منفی است. تنها الله متعال میباشد که علیم و حکیم بوده که از دل، نیت و اعمال انسانها آگاه و باخبر است. چرا قضاوت نکنیم؟
اولاً باید بدانیم در مورد مسالهای که ما دهن باز مینماییم، آیا علم آن را داریم یا نداریم. وقتیکه نسبت به مسالهای، ما جهل داریم و علم نداریم، وقت و انرژی خود را صرف فهم آن نکردهایم و قدرت درکمان پایین است؛ پس چگونه میتوانیم جانب مقابل را قضاوت کنیم.
ما اگر بتوانیم عادت بد قضاوتگری در مورد دیگران را از خود دور کنیم، به گناه زشت غیبت آغشته نمیشویم. شیطان برای انسان یک روحیه میدهد و آن روحیۀ قضاوتگرانه است. وقتی رمضان میآید باید این روحیههای منفی را از قلب و بدنمان بدور کنیم، چون این روحیه قضاوتگرانه برای مومن نیست. شاید نماز بخواند، قرآن تلاوت کند اما با این روحیه قضاوتگرانه خویش در مورد دیگران همه را به باد فنا میدهد.
چه زیباست که مهارتی برای خروج از فضای قضاوت دیگران بیابیم و این پیشداوری را در مورد دیگران نکنیم و تو ای عزیز هیچگاه در مورد قضاوت دیگران، ذهن خود را پریشان نساز چون داور و قاضی اصلی فقط الله متعال است و باید روی پای خودت بایستی و هرکاری را که انجام میدهیم باید مطابق به شعور ما باشد و از شعور ما بالاتر قدم نگذاریم.
در اخیر مینویسم… آن دلی که میشکنید ارزان و ناچیز نیست.