زهرا نظری
امروز دقیقاً ۳۹ روز از زمان رفتن دختران صنف ششم به پایین، به مکتب میگذرد. براساس دستورالعمل امارت اسلامی طالبان، تا زمانی که شرایط از نگاه اسلامی در مکاتب مساعد نشده و آموزگاران زن جایگزین آموزگاران مرد در مکاتب دخترانه نشوند، دانشآموزان دختر از صنف هفتم به بالا، به مکتب رفته نمیتوانند. تاهنوز طرزالعمل جدیدی از سوی طالبان برای بازگشایی مکاتب دخترانه بر روی دانشآموزان صنف هفتم به بالا ارایه نشده است.
فاطمه، یکی از دخترانی است که قرار بود در سال تعلیمی جاری صنف هفتم خود را بخواند. اما، او مانند صدها هزار دختر دانشآموز دیگر، هنوز چشم به راه بازگشایی صنفهای درسیشان است.
فاطمه، سیزده سال سن دارد و در یکی از مناطق فقرنشین در غرب کابل زندگی میکند. موهایش بافته است و دختر منظم به نظر میرسد و طوری صحبت میکند که گویا با یک شخص کلان سال و با سواد بالا در حال گفتگو هستم.
گفتگو با فاطمه در باره مکتب و آرزوهایش، وی را ناراحت میسازد. او این ناراحتیاش را با زبان و چهرهاش آشکار میسازد.
پدر این کودک نوجوان، تا دو سال قبل که در یکی شفاخانههای کابل کار میکرد، فوت کرد. یک بیماری لاعلاج جان پدر فاطمه را گرفت. فاطمه، بزرگترین حامی خانوادهی خود را از دست داد. پدرش، اصلیترین مشوق و حامی او در راستای آموزشوپرورش بود.
مادر فاطمه، میگوید که شوهرش عاشق درس خواندن فرزندانش بود و تحت هر شرایطی حاضر بود تا فرزندانش به درسهای خود ادامه بدهند. مادر فاطمه میافزاید: «من مطمینم که اگر پدرش میبود، یک راهی برای درس بچههای خود پیدا میکرد، چون او عاشق درس خواندن فرزندانش بود.»
فاطمه در کنار مادر، دو خواهر و دو برادرش، روزهای سختی را سپری میکند. تا قبل از تغییر وضعیت سیاسی در کشور، مادر فاطمه در یکی از نهادهای دولتی کار میکرد و میتوانیست بخشی از نیازمندیهای خانوادهاش را تامین کند. اما، با حاکم شدن طالبان در سطح کشور، مادر این نوجوان دانشآموز مانند هزاران زن کارمند دیگر، از کار کردن محروم شد و تاهنوز معلوم نیست که این محرومیت تا چه زمانی ادامه مییابد. خانواده شش نفری فاطمه، اکنون هیچ درآمدی ندارد و به سختی روزهای خود را سپری میکند.
خواهران فاطمه نیز، مانند خودش از رفتن به دانشگاه بازماندهاند. خواهر کلانش در دانشگاه کابل در رشته ادبیات و خواهر دومیاش در یکی از دانشگاههای خصوصی در رشته تکنالوژی طبی مصروف تحصیل بودند.
فاطمه میخواست که مکتبش را به پایان رسانده و در دانشگاه در رشتهی مهندسی تحصیل کند. او علاقمند کارهای مهندسی است. این دختر نوجوان میگوید: «آرزویم این است که مهندس شوم و طرحهای معماری برای زیبایی شهر بکشم.»
فاطمه در مقایسه با خیلی از دختران همدورهی خود خوشچانس به نظر میرسد. زیرا، مادر او شخص تحصیلکرده است و در این روزهایی که دخترش اجازهی رفتن به مکتب را ندارد، در خانه به درسهای دخترش رسیدگی میکند. مادر فاطمه، نگران آینده فرزندانش است و اینکه نتوانند به آموزش و تحصیل خود ادامه بدهند. این مادر میگوید: «تلاش دارم مهاجرت کنم به هیچ دلیل دیگری نه، فقط بهخاطر اینکه فرزندانم به خصوص دخترانم بتوانند درس بخوانند و باسواد شوند.»
مادر فاطمه، پاکستان را به عنوان مکانی برای اقامت خانوادهاش درنظر گرفته، اما رفتن به آن کشور، برای خانواده او که در حال حاضر هیچ گونه درآمد مالی ندارند غیرممکن به نظر میرسد.
ستایش نیز از جمله دهها هزار دختری است که منتظر بازگشایی دروازههای مکاتب دخترانه است. او که هفده سال سن دارد، قرار بود امسال صنف یازدهم خود را طی کند. او تا قبل از ورود طالبان به کابل، برای ورود به دانشگاه آمادگی میرفت. ستایش میگوید که برای راهیابی به دانشگاه، خیلی هیجان داشت. این دانشآموز میگوید که تصمیم داشت تا سطح دکترا تحصیل کند. اما، مسدود ماندن صنفهای متوسطه و لیسه مکاتب دخترانه، او را کمکم از رسیدن به آرزویش نااُمید کرده است. ستایش میگوید: «حس خیلی بدی دارم، در خانه هستم و مکتب نمیروم و در خانه به کارهای خانه کمک میکنم. هرچه آمادگی برای آیندهام داشتم خلاص شد.»
ستایش در یک خانوادهی بیسواد زندگی میکند و از چانسی که بتواند از سواد مادر و پدرش بهره بگیرد، محروم است. او میافزاید که برخی اوقات به مادرش کمک میکند تا حداقل سواد خواندن و نوشتن را یاد بگیرد.
امارت اسلامی طالبان، با بهدست گرفتن قدرت سیاسی به تاریخ بیستوچهارم اسد امسال، شرایط سختگیرانهتری برای آموزشوپرورش دختران بالاتر از صنف ششم وضع کرد. طالبان گفتهاند که تحت شرایط خاصی به دختران اجازه خواهند داد تا به مکتب بروند. تاهنوز، از سوی طالبان این شرایط برای رفتن دخترانی بالاتر از صنف ششم به مکتب، اعلام نشده و معلوم نیست که چه زمانی صدها هزار دختر دانشآموز اجازه خواهند یافت تا به مکتب باز گردند.
برخی از کشورها و نهادهای بینالمللی، آموزشوپرورش دختران را در افغانستان حیاتی توصیف کرده میگویند محرومیت دختران از آموزشوپرورش، این کشور را به عقب بر میگرداند.