کارشناسان میگویند آموزش در دوران کودکی تاثیر مثبتی بر رشد فرد در آینده دارد. اما آیا این آموزش باید خشک و جدی باشد؟ چگونه میتوان از بازی در آموزش استفاده کرد؟ آیا میتوانید فرزندتان را از سنین خیلی پایین برای رفتن به دانشگاه آماده کنید؟ آیا منطقی است که به کودک چهار ساله شکسپیر یا شطرنج بیاموزید؟ در این گزارش دو طرح نوآورانه برای آموزشِ همراه با بازی در چین و ایالات متحده آمریکا بررسی شده است.
بازی و بازی کردن بخش جدایی ناپذیر دوران کودکی است. اما چطور میتوان با ترفندهایی خاص به آن رنگ و بوی آموزشی داد؟ محققان آموزش معتقدند که بازی کردن کودکی، هم نقش مهمی در رشد مهارتهای شناختی کودک دارد و هم شالوده یک عمر یادگیری را فراهم میکند.
بازی «آنجی» در چین برای تقویت خلاقیت کودک
به گزارش یورونیوز، در چین آموزش بطور سنتی برمبنای یادگیری طوطیوار است. اما روش آموزشیای که برای ۱۴ هزار کودک ۳ تا ۶ سال در کودکستانهای دولتی منطقه «آنجی» در شرق چین به کار برده میشود، کاملاً با شیوه سنتی تفاوت دارد. این رویکرد آموزشی مبتنیبر بازیای است که «آنجی» نام دارد.
دولت محلی هم از این برنامه که از ۱۵ سال پیش در کودکستانهای منطقه «آنجی» اجرا میشود، حمایت میکند. این روش آموزش همراه با بازی باعث تقویت خلاقیت و افزایش استقلال شخصیت در کودک میشود. مبتکر آن، چنگچوئه چین نام دارد که مسوول آموزشی تمام کودکستانهای ولایت آنجی است.
خانم چنگچویه چین درباره تفاوت آن با آموزش سنتی در چین میگوید: «طبق آموزش سنتی در چین، مربی سر صنف یک چیزی میگوید و دانشآموز هم گوش میکند. اما در این روش به کودک حق بازی کردن دارد و میتواند آزادانه در محوطه داخل و خارج کودکستان بگردد. کودکان ما خوشحالاند و به نظر من شادی در زندگی یک فرد خیلی مهم است. در بازی میتوانیم روی چیز خاصی متمرکز شویم. به این ترتیب آنها قابلیتهایی خواهند داشت که در آینده به دردشان میخورد.»
در این روش آموزشی، کودکان صبح پس از انجام نرمش صبحگاهی به جای اینکه تمام روز را پیش تخته سیاه بگذرانند، در محوطه بیرون کودکستان با قطعاتی که از گیاهان درختان بامبوی این منطقه تهیه شده، مشغول ساختوساز میشوند: فروشگاه، کافیشاپ و هر چه دلشان بخواهد، میسازند.
مربی کودکستان از کودکان حین بازی کردن فیلم میگیرد. این معلمان در نظام آموزشیای تربیت شدهاند که در آن آموزگار باید تمام مدت دانشآموز و کوچکترین رفتار او را زیر نظر داشته باشد. در پایان روز مربی از کودکان میخواهد که بگویند چه چیزهایی ساختهاند.
یکی از مربیان کودکستان میگوید: «این کار خیلی خوب است و باعث تقویت مهارتهای زبانی کودکان میشود. چون درباره چیزی حرف میزنند که تجربه ساختنش را داشتهاند. میخواهند این تجربه را با دیگران به اشتراک بگذراند. بنابراین جرات میکنند حرف بزنند. علاوه براین، طی مدتی که مشغول ساختن هستند ممکن است با مشکلاتی روبرو شوند، درباره این مشکلات هم به بقیه حرف بزنند.»
در آموزشهای دوره پیش از لیسه، تاکید بر استقلال کودکان است. طبق روش آموزش همراه با بازی «آنجی» کودکان خودشان به تنهایی نان میخورند و بعد از نان چاشت، پس از مرتب کردن وسایلشان میخوابند.
خانم چنگچویهچین میگوید که این روش آموزش همراه با بازی آنجی در شهرهای دیگر چین و حتی در ایالات متحده هم الهام بخش بوده است. او میگوید: «امسال به سان فرانسیسکو، بوستون و مدیسون رفتم. در مدیسون مسوولان کودکستان مخصوص افراد محروم که اغلب آفریقایی تبارهای آمریکا بودند، میخواستند بازی آنجی را در کودکستانشان به اجرا در آورند.»
مشکل خانم چنگچویهچین، در ابتدای کار این بود که پدر و مادرهایی را که نگران کثیف کاری و خطرات احتمالی این بازی برای فرزندانشان بودند، قانع کند. مدتی طول کشید تا وی توانست فواید یادگیری در حین بازی را به این والدین این کودکان توضیح دهد.
قرار است بازی آنجی به ستندرد ملی کودکستانهای چین تبدیل شود. کودکانی که در کودکستان با این روش آموزشی تربیت میشوند، بعد از ورود به دوره ابتداییه مکتب، مجبور میشوند تمام روز را در صنفهای درسی بنشینند و خبری از بازی نیست. چنین تغییری برای آنها سخت خواهد بود.
آشنایی با شطرنج و شکسپیر از چهار سالگی
در نیویارک، شهری که هرگز نمیخوابد، برخی از پدر و مادرها میخواهند به آموزش فرزندانشان سرعت بدهند. مثلاً جولیت، مادری است که امید و آرزوهای زیادی برای آینده کوچکترین فرزند خانواده دارد. جوناس فرزند چهار سالهاش به مکتب «گودارد» میرود. مکتب گوارد تضمین میکند که صددرصد شاگردان مکتب به بهترین دانشگاههای آمریکا راه خواهند یافت. در اینجا بازی دانشآموزان هدف مشخص آموزشی دارد.
جولیت میگوید: «دوست دارم پسرم به دانشگاه برود لزوماً هاروارد یا ییل نه. به هر دانشگاهی که خودش بخواهد. اما آرزویم این است که به دنبال تحصیلات عالی برود و آنچه در این مکتب میآموزد شالوده محکمی برای این هدف است.»
کودکان سه ساله و چهار ساله در کودکستان »گودارد» از طریق نمایش عروسکی با ویلیام شکسپیر آشنا میشوند. در حالیکه در آمریکا عموماً دانشآموزان در سن ۱۴ سالگی شروع به خواندن آثار شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی میکنند.
دیوید اندرو لاوز، بازیگر تئاتر و مربی این مکتب میگوید: «همه از کلیشه رفتن به لیسه و دانشگاه و یادگیری آثار شکسپیر و تأثیری که بر دانشآموز دارد آگاه اند. دانشآموز قبل از خواند اثری از شکسپیر میگوید: من شکسپیر نمیخواهم. در حالیکه حتی صحنهی از نمایشهای او را ندیده است، بازهم از آن فرار میکنند. اما اگر زودهنگام با شکسپیر پیوند برقرارکند، بعدها به یاد خواهند آورد “شکسپیر اسمش آشناست، یادم میآید که با شکسپیر خوش گذشت” داستانی که اینجا بازگو میکنیم همان داستان شکسپیر است.»
این روش در مورد بازی شطرنج هم در این مکتب به کار برده میشود. تیلور شوارتز، موسس سازمان «شطرنج در سه سالگی» در نیویارک است که اغلب به مکتب «گودارد» میآید.
او میگوید بازی شطرنج تواناییهایی فرزندانشان در ریاضیات و منطق را تقویت خواهد کرد. او برای این که کودکان به بازی بزرگسالان علاقمند شوند، برایشان داستان تعریف میکند: داستان پادشاهی که برای غذا نیاز دارد پیادههای صفحه شطرنج را بخورد.
تیلور شوارتز میگوید: «معمولاً یادگیری خواندن و نوشتن در اینجا بین ۱۰ تا ۱۵ درصد بیشتر میشود، چون کودکان با داستانهایی پیچیدهتر از آن چه معمول است روبرو میشوند. با شطرنج در سه سالگی آشنا میشوند و علاوه بر این که یاد میگیرید شطرنج بازی کنند و حافظه شان تقویت میشود و بهتر حساب میکنند و مهارتهایشان در انجام کارهای عملی هم بیشتر میشود و خواندن و نوشتن را هم بهتر یاد میگیرید.»
فیس مکتب «گودارد» تقریباً بیست هزار دالر در سال است که دو برابر هزینه مکاتب دولتی است.