Kimberly Valzania
منبع: scary mommy
#کودکخبر، کابل: من از این متنفرم که بگویم که بچهی شما آدم بیادب و بداخلاق است و به نظر میرسد که هرچه خواسته باشد، با غُر زدن بهدست میآورد.
من میدانم شما سعی میکنید که مادر و پدر خوبی باشید، اما ممکن است مادر و پدر خودتان به این مساله توجه لازم نکرده باشند. مادر و پدر خودتان شاید نمیدانستند که بیشتر از نیم وقتتان به کجا سپری میشود و شما کجا میروید. به عنوان مثال، پدرتان نمیدانست که شما نَی مینوازید یا در فعالیتهای گروهی مکتب شرکت میکنید. مادرتان همیشه مصروف کار بود و فرصت نداشت که گاهی به مکتب شما سر بزند، حتی گاهی فراموش میکرد دنبالتان بیاید. اما شما نمیخواهید مثل آنها باشید و به همین دلیل طور دیگری رفتار میکنید. این طور دیگر رفتار کردن ممکن است از همان اشتباهات رایج والدین باشد که باعث بدخُلق شدن و پرخاشگری در کودکان میشود. در ادامه رایجترین اشتباها را با هم مرور میکنیم.
ما گفتگو میکنیم
زمانی کودکان ما خواستههایی دارند، با آنان گفتگو و مذاکره میکنیم. جملهی که «اگر آدم خوبی باشی، برایت چیزی را که میخواهی میخرم» در فروشگاهها زیاد شنیده میشود. وقتی هم که کودک رفتارش را تغییر نمیدهد، ما همچنان ادامه میدهیم، «خیلی خوب، یک چانس دیگر به تو میده!» و البته این فرصت به فرصتهای دوم و سوم و… هم میرسد. راهکار مورد علاقهی من، این جمله است: «قول میدهم که بعداً این کار را انجام دهم.» گفتگو چانهزنی ابزار مفیدی است به شرط اینکه موثر باشد. شما باید خط سرخی تعریف کنید و مراقب آن باشید. اگر از خط سرخ عبور کردید، گفتگو با کودک نتیجهای در بر نخواهد داشت.
اتاقشان را پاککاری میکنیم
برخی اوقات نمیتوانیم این همه پراکندگی را در اتاق تحمل کنیم، گویا در اتاق کودک ما انفجاری صورت گرفته است. لباسهای کثیف، جانپاک تَر، تخت خواب نامرتب، همهجا به هم ریخته و دیوار لکه شده است. همهجا چتل است و چتلتر هم میشود؛ اما کودکان ما هنوز اجازه دارند به همهی برنامهها و بازیهایش بپردازند. هنوز اجازه دارند چندین ساعت تلویزیون تماشا و با دوستانش بازی کنند. اینکه از آنان بخواهیم اتاق خود را مرتب کنند، بینتیجه است پس خود ما دست به کار میشویم. نکتهی این ماجرا این است که کودکان با تصور اینکه همیشه کسانی کثافتکایهایشان را مرتب کنند، عادت میکنند. نتیجه چیزی نیست جز کودک چرخاشگر و بداخلاق.
کولهپشتیشان را انتقال میدهیم
بله، میدانم سنگین است. گاهی بعضی چیزها سنگین اند. کودکان ما باید این بار سنگین را حمل کنند. وقتی هنگام برداشتن آنها از مکتب، کولهپشتی و لباس و هر چیز دیگری را خود تا خانه میبریم، زیادهروی میکنیم. ما خدمتکار و بارکشِ آنان نیستیم. با این کار کودک بیش از اندازه احساس راحتی میکند و خود را مستحق همیشگیِ چنین لطفی میداند.
از آنها میپرسیم برای نان شب چه دوست دارند
من به یاد نمیآورم که کسی از من پرسیده باشد چه غذایی برای شب میخواستهام. وقتی من کودک بودم، بیرون غذا خوردن اتفاق نادر بود. انتخابهای محدودی برای نان شب داشتیم و من از بعضی از آنها هم متنفر بودم. همهچیز در یک دیگ بزرگ با تکههای کلان بادنجان رومی و لوبیا سبز پخته میشد. اما من هر چیزی را که پیشم گذاشته میشد بدون حرف و حدیث اضافی میخوردم.
برنامههای او اولویت دارد
ببخشید نمیتوانیم برویم، بچهها بازی دارند. البته بیشتر اوقات مشکل ندارد. البته که ما دوست داریم مسابقهی فرزند ما را تماشا کنیم اما نه همیشه. گاهی کودک ما باید در اولویت بعدی قرار بگیرد. حتماً راهی برای رساندن فرزند خود به مسابقه پیدا میکنیم، او به فوتبالش میرسد و احتمالاً بهتر از همیشه بازی میکند چون ما آنجا نیستیم که هر ۵ دقیقه با فریادهای خود حواسش را برهم میبزنیم. اگر هر از گاهی به تماشای مسابقههای او نروید، بازیاش بهتر میشود.
بیشتر بخوانید:
رشد اخلاقی در کودکان؛ مراحل آن چیست و چه کارهایی باید انجام داد
ستایش و تمجید نادرست از کودکان، آنان را متقلب و فریبکار میسازد
شش راهکار مناسب برای تغییر رفتار نامناسب کودکان
شش اشتباه جدی رفتاری والدین که رشد شخصیت کودکان را تخریب میکند
میخواهیم همیشه خوشحال باشند
قرار نیست کودکان همیشه خوشحال باشند. مشکلی ندارد اگر آنها همیشه به آنچه میخواهند نرسند، یا نتوانند کاری را که دوست دارند بکنند یا به جایی که دلشان میخواهند بروند. آنها گاهی باید کارهای خانه را انجام بدهند، با خانواده وقت بگذرانند و با ما به خرید بیایند، پس به چشمهایی از حدقه بیرون آمده و صدای پُف کردنهایشان به نشانهی عصبانیت توجه نکنید و کارتان را بکنید. هیچ مشکلی نیست زیرا قرار نیست همیشه همه چیز مطابق میل کودکان و برای شاد کردن آنها باشد.
والدین همدیگر را تضعیف میکنند
این یک اشتباه رایج است. کودک میخواهد شب خانهی دوستش بماند، مادر میگوید «نه»؛ پدر میگوید «حتماً، چه مشکلی است؟» مادرها و پدرها همیشه از یک منظر به قضایا نگاه نمیکنند، اما اگر در مقابل فرزندان خود متحد و همنظر باشند، آنها کمتر بهانهگیری میکنند. ما باید تلاش کنیم که در کوتاهترین زمان به توافق برسیم و بحث را دربارهی تفاوت عقیده خود به بعد واگذار کنیم. در غیر این صورت کودکان یاد میگیرند والدین را در مقابل یکدیگر قرار دهند.
مسوولیتی را به کودکان واگذار نمیکنیم
اگر کودکی در کارهای خانه مثل مرتب و جمع کردن وسایل خانه و گذاشتن ظرفها در ظرفشویی و دیگر کارها نقش نمیگیرد، باید بهایی بپردازد.
توجیه کردن بدرفتارهای و ناکامیها
والدین دچار اشتباهات زیاد میشوند. رفتار غلط، غلط است. بچهام خسته و عصبانی است، این توجیه وحشتناکی است. دیشب تا دیروقت مشغول تمرین بود و به همین خاطر نتوانست کار خانگیاش را انجام دهد. این توجیههها اصلاً قابل قبول نیست. ما نباید رفتار بد و کمکاری کودکان خود را توجیه کنیم. بدون نظم و انظباط، کودکان ما نازدانه و بهانهگیر بار میآیند.
با معلم فرزند خود جروبحث میکنیم
این مهم است که از فرزند خود حمایت و پشتیبانی کنیم اما نه پیش از اینکه آنها از حق خودشان دفاع کرده باشند. وقتی معلم تاکید میکند که فرزند ما به اندازهی کافی تلاش نمیکند، باید به حرفش اعتماد کنیم. برخلاف باور رایج، بیشتر معلمها مایلند به جوانها و نوجوانها کمک کنند. وقتی دربارهی کارخانگی انجام نشده یا دیر رسیدن به صنف با معلم بحث میکنیم، کودک ما نتیجه میگیرد که میتواند به این رفتارش ادامه دهد زیرا والدینش کار او را توجیه خواهند کرد. او نتیجه میگیرد که احترام گذاشتن به معلم و انجام گفتههای او ضروری نیست.
توجه به کودکان خیلی خوب است. پدر و مادرهایی که درگیر مسایل فرزندانشان هستند واقعاً شگفتانگیزند. اما اینکه چقدر توجه نشان میدهیم و چه اندازه خود را درگیر میکنیم ممکن است مخرب باشد. اگر به آنها اجازهی چانهزنی بدهیم، اشتباه کردهایم، اگر آنها زیادی راحت و آسودهاند، ما قطعاً در اشتباه هستیم. توجیه رفتار غلط کودکان اشتباه است. تا زمانی که اتاقشان را تمیز و منظم میکنیم، از آنها دستور غذا میگیریم و همسران خود را در مقابل آنها تضعیف میکنیم، فرزندانی نازدانه، بهانهگیر و بداخلاق خواهیم داشت.