تازهترین گزارش تحقیقی نشان میدهد که بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ بیش از ۱۸ هزار کودک مهاجر بیسرپرست در اروپا گم شدهاند و از سرنوشت آنها خبری در دست نیست. این گزارش ثمره کار چندین روزنامهنگار تحقیقی بوده و در مقالهای مفصل بنام «گمشده در اروپا» منتشر شده است. روزنامهنگارانی از گاردین، شبکه «وی.پی.آر.او» هالند و «آر.بی.بی» آلمان این گزارش را تهیه کردهاند.
یکی از مهمترین نکاتی که در این گزارش وجود دارد بیتفاوتی مقامهای عالیرتبه و کارمندان دستگاههای امنیتی و قضایی کشورهای مختلف اروپایی درباره پدیده «گم شدن کودکمهاجران» است. موضوع دنبال نکردن تحقیقات مرتبط با ناپدید شدن «کودکمهاجران» از سوی مقامات قضایی و نیروهای امنیتی و نظامی به صورت گستردهای در جای جای این گزارش تحقیقی ثبت شده است.
رسوایی آنجاست که آمار کودکان مهاجر ناپدید شده در ختک ابرقدرتهای اقتصادی اروپایی چون آلمان گستردهتر هم هست. مثلاً آمار کودکان مهاجر ناپدید شده در آلمان بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ بیش از ۷هزار و ۸۰۰ تن اعلام شده است. اغلب این کودکان ملیت افغانستانی داشته و در ردههای بعدی کودکانی با اصلیت مراکشی و الجزایری قرار میگیرند. در میان این کودکان ناپدید شده، پرونده ۷۲۰ کودک بدون هیچگونه تعقیب و تحقیقات قضایی بسته شده است.
یورونیوز در همین باره با فدریکا توسکانو، فعال حقوق کودک و نماینده انجمن « کودکان گم شده اروپایی» در بروکسل گفتگو کرده است.
سوال: برای اولین سوال، چرا ناگهان اعلام ۱۸ هزار کودک مهاجر ناپدید شده در رسانهها اهمیت پیدا کرده است؟ آیا این آمار در سالهای پیش، خصوصا بین ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ کمتر بوده است؟
جواب: چالش اصلی این است که در حالی که با شما حرف میزنم همچنان کودکان بسیاری هستند که ناپدید میشوند. در واقع این ۱۸هزار کودک ناپدید شده بخشی از واقعیت را به صورت ما میزند که اوضاع بحرانی است و باید با آن مقابله کرد.
سوال: روند تحقیقات در زمینه گم شدن کودکان مهاجر چگونه است؟ آیا به عنوان مثال، خانوادههایی از این کودکان مهاجر اینترپل را مطلع میکنند؟
جواب: باید در نظر داشت که بخش اعظمی از کودکانی که ناپدید میشوند بدون سرپرست هستند، کودکانی که خویشاوند درجه یک ندارند. البته کودکانی که با خانوادهشان هم هستند بخش کوچکی از گمشدگان را تشکیل میدهند.
در تیوری، زمانی که یک کودک مهاجر ناپدید میشود، باید گم شدن آنها به مقامات پولیس گزارش شود. اما در عمل این کار به ندرت انجام میشود. چرا که معمولاً یا گزارشی به پولیس نمیرود یا اینکه به دلایل مشکلات پناهندگی و اداری برخی از پناهجویان و مهاجران ترجیح میدهند که ناپدیدشدنها را گزارش نکنند.
مشکلی که اینجا هست بسیار پیچیده است. اغلب اوقات «ناپدید شدن کودکان مهاجر» تنها در ساختارهای «مهاجرتی» توسط دولتها تحت پیگرد قرار میگیرند. در حالی که مساله اصلی «بحران عدم تامین امنیت و حفاظت از کودکان» است. تنها در مواردی نادر ناپدیدشدن کودکان ثبت میشود. مثلاً زمانی که روند پرونده پناهجویی یک خانواده و یا مهاجرانی تحت بررسی و مطالعه قرار میگیرد.
اما حتی زمانی که گزارشهای از ناپدید شدن کودکان پناهجو میشود، تضمینی وجود ندارد که از سوی نیروهای پولیس و قضایی دنبال شود. این مشکل بزرگی است. چرا؟ چون حتی ما نمیدانیم چه بلایی بر سر این کودکان گم شده آمده است.
به دلیل عدم تشکیل پرونده و دنبال کردن ماجرای گم شدن کودکان خطر بزرگ این است که ما نهایتاً متوجه نخواهیم شد چه بلایی سر این کودکان میآید یا آمده است. از سوی دیگر این موضوع کار را برای قاچاقچیان انسان و آنهایی که قصد سوءاستفاده از کودکان را دارند راحتتر میکند چرا که میدانند احتمالاً پرونده در رابطه با کودکان در مراجع قضایی تشکیل نخواهد شد.
همزمان در تیوری و در عمل مشکلات فراوان دیگری رخ میدهد. مثلاً سازمانهای حمایت از حقوق و حفاظت از کودکان از خود میپرسند آیا بهتر است که نام این کودکان بصورت بینالمللی ثبت شود؟ آیا درست است که نام این کودکان در رسانههای عمومی به عنوان گم شده اعلام شود یا نه؟ آیا درست است که نام کودکان در دادههای بین المللی گمشدهها قرار گیرد یا نه؟ همه این سوالها یک جواب بیشتر ندارد، این که چه نوع اطلاعاتی درباره فرد گم شده دریافت شده است.
در اغلب موارد زمانی که یک کودک مهاجر و پناهجو گم میشود اطلاعات زیادی از او موجود نیست، به دلایل مختلف. این که گم شدن یک کودک مهاجر شاید در زمره اولویتها قرار نگیرد یا این که ماموران ثبت مفقودی و حفظ امنیت کودکان با اطلاعات ناچیز و دنبال نکردن موضوع به دست نهادهای قضایی و پولیس، خسته میشوند. به همین دلیل در بسیاری موارد سازمانهایی که وظیفه حمایت از کودکان پناهجو و مهاجر را دارند از دنبال کردن پرونده سرباز میزنند.
میبینید که مساله ناپدید شدن کودکان مهاجر و روند دنبال کردن ابعاد پیچیدهای دارد و دلایل بسیاری که بحران را شدیدتر میکند. از طرف دیگر همواره نیروهای پلیس نیز به دلیل اطلاعات ناچیزی که در دست دارند توان پیشروی در تحقیقات را ندارند و پروندهها را در میانه راه، رها میکنند.
سوال: آیا عدد مشخصی از تمام کودکان مهاجری داریم که سالانه بدون سرپرست به اروپا میآیند؟
جواب: در این باره تنها میتوانم بگویم که مثلا در سال ۲۰۲۰، ۱۳ هزار کودک بدون سرپرست در اروپا درخواست پناهندگی کردهاند.
رقمی که نسبت به سال ۲۰۱۵ که ۱۰۰ هزار کودک پناهجوی بیسرپرست بود بسیار پایینتر است. به همین دلیل است که زمانی که میگوییم بین سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، هجده هزار کودک ناپدید شدهاند میبینیم رقم بسیار نگرانکنندهای در اختیار داریم.
البته باید تاکید کنیم که ۱۳هزار نفر تنها بخشی از کودکانی هستند که در پروسه پناهندگی قرار گرفتهاند. یعنی بخش کوچکی از کودکان پناهجو. چرا که بسیاری از کودکان یا اصولاً برای پناهندگی اقدام نمیکنند و یا این که از طرق دیگر سعی میکنند در کشورها بمانند.
سوال: اگر اعداد تا این اندازه نگرانکننده و فاجعه بار است، چرا شاهد واکنشهای قاطعتری از سوی کشورهای اروپایی نیستیم؟
جواب: من هم به همین اندازه شگفتزده هستم و از خودم میپرسم چگونه است که چنین اعدادی هیچ واکنشی از سوی دولتهای اروپایی در پی ندارد. در حالی که اگر چنین عددی درباره کودکان اروپایی بود همه چیز را کن فیکون میکردند. اگر اروپاییها میدیدند که ۱۸هزار و یا ۱۳ هزار از کودکان ایتالیایی و یا آلمانی و فرانسوی ناپدید شدهاند سعی میکردند قوانین را تغییر دهند و اصلاح کنند، نیروهای پلیس را اصلاح کنند و تغییر دهند اما به دلیل این که کودکان گم شده امروز مهاجر و پناهجو هستند، اهمیت و اولویتی که برای این چالش قایل میشوند بسیار کمتر است.
در واقع اضطرار بسیار کمتری وجود دارد. متاسفانه این نگاه هم ناشی از سیاستهای کلی اروپا نسبت به مساله مهاجرت است.
به دلیل اینکه اروپا در سالهای اخیر با بحران مهاجرت روبرو بوده است. در همین راستا سیاستهای اروپایی هم سال به سال در زمینه مهاجرت سختگیرانهتر و مهمتر و کماهمیتتر در زمینه حفاظت از کوکان مهاجر در بسیاری از کشورهای اروپایی شده است.
نتیجه این سیاستها را امروز میبینیم، همچنان کودکان مهاجر بسیاری به صورت روزمره گم میشوند. چرا که کودکان بسیار متزلزلتر از افراد بالغ هستند و ضربههای مهاجرت و تنهایی آنها را برای سوء استفاده ضعیف و ضعیفتر میکند چرا که نمیتوانند برای خود آیندهای را متصور شوند. از یاد نبریم این کودکان که به اروپا مهاجرت کردهاند در موارد بسیاری در بدو ورود در بازداشتگاههای پناهجویان در قاره اروپا گرفتار میشوند.
آنها تجربه تلخی را از میزبانی لمس میکنند. هر چند میبینیم که از سوی کشورهای اروپایی کمترین سرمایهگذاری در جهت حل این معضل انجام نمیگیرد اما خوشبختانه در سیاستهای کلی اتحادیه اروپایی میبینیم که این موضوع مورد توجه قرار گرفته و درباره آن بحث و مطالعه میشود. اما به تصور من مشکل اصلی در بعد بین المللی است. باید سرچشمه مشکلات را با یک همیت جهانی پیدا و آن را حل کرد.
سوال: به عنوان کارشناسی که سالهاست در این زمینه فعالیت دارد، چه راهکارهای اجرایی برای حل چنین بحران فاجعهباری میشناسید؟
جواب: اولین گام باید این باشد که دیگر کودکان را از طبقهبندی مهاجر و پناهجو خارج کنیم. کودکان را همچون کودکان ببینیم. کودکانی که حقوق مشخصی دارند و همه آنها از پیش تعریف شدهاند. این حقوق در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل تماماً مندرج است و تمام کشورهای عضو سازمان ملل این حقوق را به رسمیت شناختهاند.
باید با این کودکان مهاجر دقیقاً همان رفتاری را داشته باشیم که با کودکان با ملیت اروپایی داریم. زمانی که ما برچسب «کودکان مهاجر» را به آنها میزنیم برخی از حقوقشان را نادیده میگیریم و اولویت و توجهات را از آنها سلب میکنیم.
با طبقهبندی این چنینی، یعنی قراردادن کودکان مهاجر در کنار کودکان اروپایی، گام بزرگی برای حل بحران برداشتهایم. گام مهم بعدی پیشگیری خواهد بود. پیشگیری عنصر مهمی است که در مساله کلی فرار و گم شدن کودکان در سراسر جهان کاربرد فراوانی دارد.
همچنین باید سرمایهگذاری در زمینه حفاظت از کودکان مهاجر کرد. سرمایهگذاری که کمک میکند ادغام کودکان در جوامع اروپایی آسانتر رخ دهد. با این سرمایه گذاری میتوان کودکان را امیدوار و متعهد به سرنوشت و آیندهشان کرد. همزمان باید کشورهای اروپایی بر سر یک طرح مشترک برای آگاه کردن بیشتر جامعه تلاش کنند.
سوال: آیا باید بپذیریم تا زمانی که بحران مهاجرت در اروپا وجود دارد مشکلات بر همین منوال است؟
جواب: مشکل گم شدن کودکان مهاجر ارتباط زیادی با بحران مهاجرت ندارد.
در واقع آنچه مسلم است سالهاست که گزارشهای مبنی بر ناپدیدشدن و گم شدن کودکان مهاجر منتشر میشود. دست کم این چالش از سال ۲۰۰۵ در اروپا به بحران تبدیل شده است. بهتر از من میدانید که در آن سالها چنین نگاه مجرمانهای از سوی اروپاییها نسبت به مساله مهاجرت در جامعه وجود نداشت.
نگاه منفی که امروز به مساله مهاجرت وجود دارد کار را بی تردید مشکلتر کرده اما این بحران وجود داشته است. دلیل اصلی آن عدم میزبانی مناسب از کودکان مهاجر و نبود امکانات برای ادغام مناسب آنها در جوامع اروپایی است.
امروز ما در شرایط اضطراری قرار داریم. باید اروپایی بسازیم که حفاظت از کودکان مهاجر در اولویت قرارگیرد.