سرزمین قشنگم
نویسنده: دیانا عمرانی
در سرزمین ما دو عده انسانهایی اند که دلیل شده تا کشور ما در این حال باشد.
– عدهی اول، کسانی اند که پا به فرار گذاشته و در ممالک دیگر آواره شدهاند.
– عدهی دوم نیز کسانی اند که در خواب غفلتاند و اصلاً بیم از بربادی کشور ندارند.
و جملهای باقی مانده برای آنان که سفر کردند و از این کشور فرار کردند، وسایل بیشتری برای راحتیشان مهیا میکنند تا که برنگردند و کسانی را که در خواب غفلت اند آهسته صحبت میکنند تا بیدار نشوند و خود راحت بسوی بربادی کشور میبینند
ولی هیچ کسی نیست تا برای این وطن دل بسوزاند، برای آزادیش سعی و تلاش نماید، خود را باشنده این کشور بداند و به جای این که در فکر این باشد که چگونه پول بیشتری گیر بیاورد در فکر این باشد که چگونه به وطن خدمت کند. سرزمین ما اگر در این وضعیت نمیبود بازیچه دست کشور های دیگر نمیشد.
همه به فکر این استند که آمریکا چه میگوید و برای افغانستان چه خواهد کرد؟ و یا کشورهای دیگر… اما یکی نگفت که افغانستان چه میگوید و برای خود چه آرزویی دارد.
همه در حراس اند که اگر طالبان وارد سرزمین گردند چه آیندهی خواهیم داشت؟ یکی به فکر فرار است و دیگری بهخاطر پول از حق غریب و بیچاره نفع برداری میکند.
هیچ کس این را نمیگوید که چون وحدت در میان مردم از بین رفته و شاخههایی تبعیض در هر نقطه کشور رسیده اما افغانستانم؛ سرزمین قشنگم، زادگاهم، ترا با همهای خرابیها، ویرانیها و دار و ندارت دوست میدارم و هرگز رهایت نخواهم کرد.