دوشنبه , ۱۰ ثور ۱۴۰۳
خرید فالوور اینستاگرام خرید لایک اینستاگرام

روزی که آینده‌ی مرا دزدیدند

دیانا عمرانی

از اولین روزی که از افغانستان خارج شدم تاحال مدت زیادی گذشته است. ولی، همه‌ی حوادث و رویدادها را مثل دیروز به یادم دارم و این‌که همان روز امتحان خود را سپری کردیم و در صحن حیات مکتب درباره فردا، یعنی روز آخر امتحان با هم‌صنفان خود مشغول بحث بودیم که یکی از دوستان‌مان آمد و گفت: «آوازه است که باید آخرین امتحان خو را نیز امروز بدهیم چون اوضاع خراب است .»

ماخندیدیم و گفتیم امکان نداره در یک روز کدام گپی شود و همه مخالفت کردیم که امتحان را فردا می‌دهیم .

اما اتفاق افتاد و در یک روز همه چیز تغییر کرد، داشته‌ها از دست رفتند، حق تحصیل، کار، آرامش، آزادی و حق زندگی از بین رفتند، فقط در یک روز؛ حتی به فردای آن روزهم معطل نشد. نظم همه جا برهم خورد، انسان‌هایی از آسمان به زمین افتادند، کودکان در تجمع‌ها و ازدحام‌ها زیر دست و پا شدند.  زندگی دگرگون شد و یک خاموشی مطلق سراسر کشور را فرا گرفت به‌خصوص کابل را؛ چیزهایی‌ که تصورش را هم نمی‌کردیم به سراغ ما آمد. از همه بدتر «مهاجرت» و دوری از وطن، از خاکی که در آن ۱۵ سال کوشیدم، در گرما و سرمای تابستان‌ها و زمستان‌هایش درس خواندم، مکتب رفتم، کورس لسان رفتم، ولی آینده مرا دزدیدند، تلاش‌هایم به فنا رفت نه تنها از من بلکه از هزاران و میلیون‌ها دختر و پسر این سرزمین.

فعلاً در یک گوشه‌ای مثل یک پروانه با بال‌های شکسته که می‌کوشد تا دوباره پرواز کند و زندگی را از صفر شروع کند و نمی‌خواهد عقب بماند و همانند گذشته استوار، شجاع و امیدوار به زندگی تازه باشد، قرار دارم.

زندگی در دیار غربت و بیگانه دشوار است، مردم جدید، زبان جدید، فرهنگ جدید، مکان جدید و حتی دین جدید؛ اما کوشش می کنم خود را با محیط جدید سازگار بسازم.

غربت یعنی چه؟ غربت یعنی دوری از وطن، از زادگاه، از خانه، از مردم. خیلی سخت است ۱۵ سال زندگی که در وطن خود بودم، تنها مانند یک خاطره در ذهنم باقی مانده و بس، اما این پایان زندگی نیست تازه آغاز زندگی است. باید بایستی، صبور باشی، مقاومت کنی و خودت را بسازی.

کوشش می‌کنم که با نوشته‌هایم درد دل مردم را بیان کنم.

افتخار می‌کنم که از کشوری هستم مردمش باوجود درد و رنج‌های زیاد، وضعیت ناگوار لبخند می‌‌زنند و با همت، دلیری و سربلندی به زندگی خود ادامه می‌دهند.

مطمین هستم که این بدبختی‌ها و مشکلات خیلی زود به پایان می‌رسند، مردم افغانستان هم روزی لبخندی از ته دل خواهند زد و هیچ کس مجبور نخواهد بود تا کشورش را ترک کند.

 

مطلب پیشنهادی

دل‌تان شاد و خرد یارتان

نویسنده: زینب بازغ کانکور برای بعضی افراد دَری است برای رسیدن به آرزوها و برای …