نویسنده: ثمینه سلیمان
وطن ما، امروز با مشکلات زیادی از قبیل کمبود آب، نبود برق، وضعیت بد اقتصادی و مالی، ناامنی، نبود فرصتهای کاری و چندین نوع مشکل دیگر مواجه است. این مشکلات جان همه را در معرض خطر قرار داده است.
اگر در راه میرویم نمیتوانیم کمی پول با خود حمل کنیم. چون همهی بدبختیها از مشکلات اقتصادی ریشه میگیرد. اگر یک جوان مشکل اقتصادی نداشته و وظیفه داشته باشد، چرا در روی جادهها دست به چپاولگری و دزدی بزند، چرا کسی را به قتل برساند؟ همهی این جرم و جنایتها بهخاطر پول صورت میگیرد.
شاید ما بدبختترین کشور در جهان باشیم و البته اگر از نگاه مثبت ببینیم، ما بدبخت نیستیم ولی تلاش نمیکنیم. وطن من تشنهی صلح است، میخواهد آرامش داشته باشد؛ کودکان، جوانان و بزرگانش بتوانند در آرامی زندهگی کنند، دخترانش مورد آزار و اذیت قرار نگیرند و فرصت درس خواندن برایشان مساعد باشد و زمینههای کار کردن داشته باشند.
از همین نویسنده:
میخواهم جامعهی پُر از جمعیت داشته باشیم، جامعهای که بدور از مشکلات، بدور از اضطراب، بدور از غم باشند. ما صلح و آرامش میخواهیم، لطفاً تکان بخورید به هوش بیاید و از تاریکی بیرون شوید و از هیچ نوع کوشش صرفهجویی نکنید، مطالعه کنید، تاروپود این وطن از جنگ خسته شده و خواهان تامین صلح باوقار، با عزت و مسمتر است. اگر اوضاعتان خوب است، از آن لذت ببرید و اگر بد است، آن هم همیشه نمیماند. ما تا آخرین لحظه تلاش میکنیم تا جان داریم این وطن را آباد میکنیم، این وطن ما چشم به راه صلح است. من منحیث یک بانو افغان تلاش میکنم تا آرزوی وطنم را برآورده بسازم، میدانم این وطن مشکلات زیادی دارد، اما نسل به نسل کوشش میکنیم و این وطن خود را خودمان میسازیم. شاید امروز تنها بجنگم ولی اگر بیشتر از این بنویسم هموطنانم شاید نه بلکه حتماً میتوانیم راهنمایی کنم تا با من همراه شوند. ما حاضر هستیم این همه مشکلات را تحمل کنیم ولی هرگز بهخاطر ترس عقب نمیکشیم و میجنگیم. به امید اینکه وطنم دیگر تشنهی صلح نباشد و آرامی سراسر کشورم را بپوشاند.