چهارشنبه , ۱۹ ثور ۱۴۰۳
خرید فالوور اینستاگرام خرید لایک اینستاگرام

کودک‌نوشت

مرد یخ فروش

زهرا خلیلی، دانش‌آموز صنف سوم لیسه پگاه یکی بود یکی نبود. در زمان‌های خیلی قدیم، مرد یخ فروشی بود که اسم‌اش امین بود. امین دو پسر داشت. یک پسرش شوخ و دیگرش خراب کار بود. امین جگرخون بود که پسرانش تنبل و خراب کار هستند. وقتی پسران امین به مکتب …

ادامه مطلب

دوستی باغبان و خرگوش‌ها

علی‌رضا نوری دانش‌آموز صنف سوم لیسه پگاه روزگاری خرگوشی بود بسیار هوشیار. خرگوش خانواده‌ای نداشت. اسم آن خرگوش «پیتر» بود. پیتر در جنگل زندگی می‌کرد. او هم با‌هوش بود و هم مهربان. پیتر صبح‌ها که بیدار می‌شد، دنبال غذا در مکانی به نام مزرعه برای زردک چیدن می‌رفت. آن مزرعه …

ادامه مطلب

همکاری‌های داوود کوچک

مهدیه مظفری، دانش‌آموز صنف چهارم «الف» لیسه پگاه صبح روز، بعد از اینکه از خواب بیدار شد، اول رفت دست و صورتش را شست و به مادر و پدرش صبح بخیر گفت. صبحانه‌اش را خورد و به مکتب رفت. در مکتب ساعت اول تربیت بدنی داشت. آنها در ساعت تربیت …

ادامه مطلب

سرکِ سیاه

ندا نبوی دانش‌آموز صنف ششم «الف» لیسه پگاه   صبح است. در خواب شیرین غرق هستی. ناگهان صدای تیراندازی به گوشت می‌رسد. از خواب بر می‌خیزی و با خود می‌گویی؛ «وای خدا چه خبر است.» سریع می‌روی منزل پایین، می‌بینی برادران، خواهران و والدین تو یک جا نشسته‌اند و منتظر …

ادامه مطلب

دانش‌آموز فقیر

فهیمه ابراهیمی دانش‌آموز صنف ششم الف لیسه «پگاه» صبح است. آفتاب سر وظیفه‌اش می‌رود. با روشنی آفتاب از خواب بیدار می‌شوی. صدای قُد قُد مرغان خیابان به گوشت می‌رسد. صورتت طرف آسمان است و چشمانت از کنترول خارج شده‌اند. انگار آسمان آینه‌ای شده است که در آن ترا نشان می‌دهد. …

ادامه مطلب

کفش‌های قرمز

علی‌حسین ابرم، دانش‌آموز صنف چهارم لیسه «پگاه» رو به کفشی می‌کند و می‌گوید: «وای چقدر زیبا است این کفش‌ها! مادر این را برایم بخر!»  مادر نگاه می‌کند و می‌گوید: «دخترم من پول خریدن این کفش را ندارم.» دختر می‌گوید: «نه، باید برایم بخری! رنگش سرخ قشنگ است.» مادرش می‌گوید: «مهم …

ادامه مطلب

افغانستان خیالی من

زینب رضایی، دانش‌آموز صنف ششم الف لیسه «پگاه» کنار پنجره دهلیزمان نشسته بودم و به کوچه خیره شده بودم. به آشغال‌ها و خاک‌های آن می‌دیدم که هرکسی رد می‌شد و راحت پوست خوراکی‌شان را روی کوچه می‌انداخت. این همه بی‌فکری هموطنانم مرا بی‌نهایت رنج می‌داد. صورتم را دور دادم و …

ادامه مطلب

رفقای غیرمفید

ناهید، دانش‌آموز صنف چهارم لیسه ارتقا بود نبود یک خرگوش ضعیف بود که در جنگل زندگی می‌کرد و رفقای زیادی داشت. او همیشه بالای رفقای خود افتخار کرده و رفقایش هم همیشه برای او وعده‌ای همکاری می‌دادند. از قضا روزی سگ‌های وحشی خرگوش را دیده و او را دنبال نمودند. …

ادامه مطلب

رویا؛ زمانی که هدف می‌شود

سارا جعفری آرمان، دانش‌آ‌موز صنف دهم لیسه مهرگان هر رویا، هدف و عمل آغازی دارد. لحظه‌یی که آرام آرام شکل می‌گیرد؛ درون فکرمان بزرگ می‌شود و در نهایت قسمتی از وجود ما را بخشی از خود می‌سازد. رویاهای زیادی بودند، هستند و خواهند بود که آغاز زیبایی داشتند، اما هیچ‌گاه …

ادامه مطلب

وضعیت مکتب ما

نازنین دانش‌‌‌آموز چهارم لیسه بی‌بی‌ فاطمه‌الزهرا مکتب ما یک حویلی بزرگ دارد، ولی شاگردان این مکتب دیوارهایش را با نوشته‌های خود کثیف ساخته‌اند. مکتب ما در یک منطقه ناامن در غزنی قرار دارد. صدای فیر مرمی طالبان در مکتب ما شنیده می‌شود. یک روز زمانی که یک صدای خیلی بلند …

ادامه مطلب