چهارشنبه , ۱۹ ثور ۱۴۰۳
خرید فالوور اینستاگرام خرید لایک اینستاگرام

کودک‌نوشت

یک تنگه نمی‌ارزی؟

نویسنده: مروه شهرزاد این روزها بیش‌تر به گوشه‌هایی از خاک کشور‌م فکر می‌کنم که دهکده‌هایی هستند و در آن دهکده‌ها چهاردیواری‌های کوچکی است و در آن چهاردیواری‌های کوچک، قهرمان‌هایی زنده‌گی می‌کنند که فقط و فقط به چشم نانخوار اضافی یا هم یک بار اضافه دیده می‌شوند. وقتی دختر عروس می‌شود، …

ادامه مطلب

آخر این‌هم تمام می‌شود

ثمینه سلیمان می‌دانم امروز همه‌ی ما با مشکلات و نابسامانی‌های زیادی روبرو هستیم، شاید امیدی نداشته باشیم شاید همه به این فکر باشیم که همین روزها، روزهای آخر زندگی‌مان است. اما، نخیر! قسمی‌که آن پنج سال با همه‌ی مشکلات‌های بیشتر بود گذشت، این هم می‌گذرد. می‌دانم امید دیگری نمانده همه‌ی …

ادامه مطلب

بدخشانم سقوط کرد

نویسنده: دیانا عمرانی در این حال و روز، اوضاع افغانستان دگرگون است. از هرگوشه بوی خون، بوی ظلم و صدای گلوله می‌آید. مردم اصلاً امیدی به آینده‌ی خود ندارند. قبل از شدت گرفتن جنگ، فقط یک کلمه در زبان مردم بود، امنیت. حالا هم یک کلمه است، اما «فرار». روز …

ادامه مطلب

ای صلح

نویسنده: ن. شریفی ای صلح، ای واژه باور نکردنی، ای بوته‌ کیمیایی که از دور در گوش‌ها رسیدنی، اما برای مردم کشور ما تنها شنیدنی. میدانی که میلیون‌ها جوان و خورد و کلان ما به بهای تو جان باخته‌اند، خویشتن‌ها به اتش انداخته‌اند یک نفس بی‌آرزوی تو نپرداخته‌اند. می‌دانم ای …

ادامه مطلب

ستاره‌های آسمان

صفا گلزاد در دوران کودکی همیشه می‌خواستم ستاره‌ها را حساب کنم ولی وقتی حساب می‌کردم، غلط می‌شد و بالاخره موفق نشدم تا شمار از این همه ستاره‌ها را بدانم. به این فکر می‌کردم که این ستاره‌ها چرا از ما این‌قدر دور هستند؟ چرا این‌قدر زیاد هستند که قدرت شمارش کردن …

ادامه مطلب

عیدی که خون گریست

نویسنده سمیه صبا اگر در بدن انسان، قلب آن را در نظر بگیریم یک پارچه گوشتی بیش نیست اما تمام بدن وابسته به آن است. اگر آن پارچه گوشت خراب و یا فاسد شود، تمان بدن از کار می‌افتد. ما هم نقش قلب را برای آسیا بازی می‌کنیم. افغانستان کشوری …

ادامه مطلب

دردهای بی پایان

نویسنده: سمیه صبا امروز یکی دیگر از روزهایی‌ست که من زنده‌ام. من باز در افغانستان زنده‌ام، یک روز دیگر تنفس می‌کنم هوایی را که پر از دود انفجار، روح شهید جوانان و گریه مادران است. امروز مطلع شدم که ۳۰ ولسوالی از افغانستان سقوط کرده و در ۶۸ ولسوالی جنگ …

ادامه مطلب

دقت امروز بهتر از پشیمانی فرداست

نویسنده: صفا گلزاد بارها شاهد این بوده‌ایم که وقتی یک کار را می‌کنیم بعداً پشیمان می‌شویم و افسوس می‌خوریم که کاش آن کار را نمی‌کردیم. هرگز از تجربه‌های دیگران عبرت نمی‌گیرم. زنده‌گی خیلی کوتاه است به این نمی‌ارزد کارهایی که مردم آن را تجربه کرده‌اند، ما هم تجربه کنیم. بهتر …

ادامه مطلب

ترس را زنده‌گی نکن

نویسنده: مهریه خسروی گاهی وقتی از تغییر یاد می‌کنیم و شگوفا شدن خود و هزار هدف برای خود تعیین می‌کینم و تلاش می‌کنیم‌ به آن‌ها برسیم‌. اما زمان و گذشت ثانیه‌ها و اتفاقات چنان تغییرات حیرت‌آور را نشان ما می‌دهد ‌که هوش از سر برآید . هرچند در این شرایط …

ادامه مطلب

هی جوان! تا به کی خاموشی؟

نویسنده: زینب بازغ می‌خواهم بنویسم کلمات از درونم فریاد می‌زنند گویا با هم درگیر باشند. وقتی چشمانم را می‌بندم به‌جز جنگ و ناامنی هموطنانم دیگر هیچ چیزی نمی‌بینم، دلم سخت گرفته از شرایط و اوضاع فجیع، چنین روزهایی که هر طرف جنگ، قتل، بی‌خانگی، افسردگی داد می‌زند. انگار همه گوش‌های …

ادامه مطلب